- یتااهو – تارنمای فرهنگی زرتشتیان ایران - https://www.yataahoo.com -

«برسم گرفتن»، سپاس به‌ جای آوردن برای گیاهان است

ماهروی یا برسمدان [1] استاد ابراهیم پورداود: «برسم گرفتن» ومدتی دعا برآن خواندن، همان از برای نعمت گیاهان سپاس به‌جای آوردن است که، مایه تغذیه انسان، ستوران و زینت طبیعت است و برسم را به‌عنوان نشانی از همه‌ی رستنی‌ها درمراسم قرارداده وبه آن درود فرستاده می‌شود. گذشته ازآن واژه برز(که برسم ازاین واژه مشتق است) به معنی بالیدن و نمو کردن، دلیل دیگری برنشانه‌بودن نباتات بودن برسم می‌باشد.

گذشته از اوستا، به واسطه خبری از«استرابون»، رسم «برسم گرفتن» نزد ایرانیان بسیارکهن برآورد می‌شود. وی درباره‌ی یک آتشکده درکاپتاتوکا(آسیای صغیر) می‌نویسد:«مغ‌ها درآنجا آتشی که هرگز خاموش نمی‌شود را نگهداری کرده و هر روز درآتشکده تقریبا یک ساعت دربرابر آتش سرود می‌خوانند و یک بسته چوب دردست می‌گیرند و پرده‌ای تا به چانه آویخته که لب‌های آنان رامی‌پوشاند.» مقصود ازبسته چوب وپرده همان «برسم» و «پِنام» است.

برسم گرفتن پیش ازغذا، در روزگار ساسانیان مرسوم بوده است، و بسیار درشاهنامه به این رسم برمی‌خوریم و از آن جمله است: درضیافت نیاتوس سفیرروم، درنزد خسروپرویز، هنگامی که «بندوی» یکی ازگماشتگان پادشاه پیش از غذا با برسم داخل شده و شاه به ذکرباج(باژ) مشغول شد. سفیر نامبرده برآشفته و از سر خوان برخاست.

بیامد نیاتوس با رومیان / نشستند با فیلسوفان به خوان

چوخسرو فروآمد ازتخت بار / ابا جامه روم گوهرنگار

خرامید خندان برخوان نشست / بشر تیزبندوی و برسم به دست

جهان‌داربگرفت باژمهان / به زمزم همی رای زد درنهان

نیا طوس کان دید انداخت نان / زآشفتگی باز پس شد زخوان

همی گفت باژ وچلیپا به هم / زقیصر بود بر مسیحا ستم

بَرِسمَ چیست؟

پرستنده آتـش زردهشـت / همی رفت با باژو و برسم به مشت(فردوسی)

«زور»، «هوم» و «برسم» ازویژگی‌های مزدیسنا و درمراسم دینی، عمده اسباب ستایش است. چنانچه در هنگام آماده‌کردن «آب‌زور» و فشردن گیاه هوم و بستن و گشودن شاخه‌های «برسم»، جز اوستا‌خوانی و ستایش خداوند هدف و خواسته دیگری درمیان نیست. همین رسوم آداب، با ابرازوآلات ویژه درمندرجات برهمنان و کنشت یهودیان و کلیسای عیسویان هم دیده می‌شود.

این واژه دراوستا «برسمن» آمده و از واژه «برز» به معنی بالیدن و نموکردن مشتق شده است. درسانسریت «بره» Barh عبارت‌ است از، شاخه‌‌های بریده درخت که به هریک از آنها در فارسی «تای» و در پهلوی «تاک» می‌گویند. دراوستا مشخص نیست که این شاخه‌ها ازچه درختی باید باشد، همین‌قدر دریسنا ۲۵ هات ۳ آمده «اورورم برسمنیم»، یعنی برسم(شاخه بریده) درخت یا گیاه. ازاین جمله و از بخش‌های دیگر اوستا روشن می‌شود که برسم باید ازجنس «اورورا»(urvara) یعنی نباتات باشد. درکتاب شایست نه‌شایست تنها به ذکرآنکه برسم باید ازدرخت پاکیزه باشد، بسنده کرده است. ولی درنوشته‌های متأخرین گفته شده که برسم باید ازدرخت انارچیده شود.

این شاخه‌ها با آداب ویژه‌ای همراه سرودن سرود‌های مذهبی وبه کمک کارد ویژه‌ای به نام «برسم‌چین» بریده می‌شود. مدت‌هاست که به جای برسم‌های نباتی، برسم‌های فلزی ازجنس برنج یا نقره ساخته شده که اندازه‌ی آن‌ها عبارتست از: بلندی؛ نه بند انگشت، قطر؛ یک هشتم بند انگشت.*

جای قراردادن برسم‌ها درهنگام مراسم روی وسیله‌ای است به‌نام «برسمدان» یا «ماهروی» وعلت نامیدن آن شباهت دوسر این شی به شکل تیغه ماه است. *(درفرگرد ۱۹ وندیداد فقره ۱۹ نیزهمین ابعاد برای برسم درنظرگرفته شده است.)

برگرفته از:

پورداود، ابراهیم- ادبیات مزدیسنا – جلد اول- انتشارات انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی وانجمن ایران لیگ بمبئی.۵۳۲ و۵۵۶تا ۵۶۰

به اشتراک بگذارید...