- یتااهو – تارنمای فرهنگی زرتشتیان ایران - https://www.yataahoo.com -

نظریه «تکتونیک صفحه‌ای» در نوشته‌های باستانی

خشکی‌ها پیش از جدایی [1]در دانش‌نامه‌ی آزاد ویکی‌پدیا ودیگر سرچشمه‌های باخترزمینیان(:غربیان) این‌گونه آمده است که «آبراهام اورتلیوس» دانشمند فلاندری در نیمه‌ی دوم سده‌ی  شانزدهم میلادی برای نخستین بار(!) مساله پیوستگی قاره‌ها، پیش از جدا شدن به حالت امروزی را ارایه داد. که پس از سیصد سال، یعنی در سال ۱۹۱۲ میلادی به وسیله‌ی دانشمند آلمانی به نام «آلفرد لوثار وگنر» این دیدگاه تکمیل شده است؟! و در پایان نظریه «زمین ساخت صفحه‌ای» که درباره‌ی سرچشمه‌ و توجیه عوامل تکتونیکی است به‌وسیله‌ی «مکنزی»، «منارد» و «مورگان» در سال های ۱۹۶۹ و ۱۹۷۰ ارایه شد!

برپایه‌ی این نظریه، باید در زمانی از گذشته همه‌ی خشکی‌ها از یک خشکی واحد و یک‌پارچه به‌وجود آمده‌ باشند. این خشکی یک‌پارچه، بعدها از هم جدا و دور شده و  بخش‌های گوناگونی که همان قاره‌های کنونی هستند را به‌وجود آوردند. بر پایه‌ی پژوهش‌ها، در این پدیده که «زمین‌ساخت بشقابی» یا «تکتونیک صفحه‌ای»(Plate tectonics)  نامیده می‌شود؛ «سنگِ کُره‌ی زمین»(:لیتوسفر) از شش صفحه اصلی و بزرگ؛ اورآسیا، آفریقا، آمریکا، آرام، استرالیا و جنوبگان تشکیل شده است. به کمک این نظریه جابجایی قاره‌ها، لرزه‌خیزی شدیدتر برخی جاهای زمین، وجود رشته کوه‌های میان اقیانوسی، وجود مناطق آتشفشانی توجیه و مشخص می‌شود.
در این نوشتارِ کوتاه، تلاش بر آن است که چگونگی این دانشِ زمین‌شناختی در روزگار باستان و در نوشته‌های پهلوی و اوستایی مورد کنکاش قرار بگیرد تا خوانندگان بر دانشمندی و فرزانگی نیاکانمان بیشتر آگاه شوند و در عبارت‌هایی چون «نخستین بار به وسیله‌ی فلان دانشمند باخترزمینی فلان مورد کشف شد» بیشتر بیاندیشند و زود باور نباشند.
استاد مهرداد بهار در کتاب «از استوره تا تاریخ» این‌گونه می‌آورد(۱): ”… ایزدی به نام تیشتر، با جام ابر>مانند< از آب‌هایی که در آغاز آفریده شده بود، آب برداشت. باد آن را به آسمان برد و بر زمین ببارانید. در پی این باران بزرگ، زمین نمناک شد و به هفت پاره بگسست. هر پاره را اقلیمی خوانند که در پهلوی «کشور» گفته می‌شود. پاره‌ای که به اندازه‌ی همه‌ی شش پاره دیگر بود در میان و شش پاره‌ی دیگر پیرامون آن قرار گرفت… پاره‌ی میانی را کشور خونیرث خواندند. کشوری که در سوی شرق است «ارْزَه»، آن‌که درباختر است «سَوَه»، دو پاره که در بخش جنوبی است؛ «فردَدَفْش» و «ویدَدَفْش»، دو پاره که در بخش شمالی است؛ «واوروجَرِشن» و «واوروبَرِشْن» خوانده شد.“
همچنین در کتاب «وزیدگی‌های زادسپرم»(=گزیده‌های زادسپرم) نوشته‌ی «زادسپرم جوان جم» هیربَدِ سیرجان که در سده‌ی سوم هجری نوشته شده است؛ آمده است: «این نیز پیداست، که پس از باران بزرگ آغاز آفرینش>و< غلتاندین  باد آب را به دریا، زمین به شش پاره >و< اندکی که بالا >بود< بگسست؛ بدین گونه که پس از باران تنها به وسیله‌ی باد جای‌جای زمین بدرید(=شکافته شد)، پاره‌ای، اندازه‌ی نیمه‌ی همه‌ی زمین، از میانه جدا شد>و نیمه‌ی< دیگری >که< پیرامون>بود< به شش پاره‌ی همسان بگسست.» (بخش سوم-بند۳۳- برگردان از محمدتقی راشد محصل)(۲)
استاد ارجمند«مانوئل بربریان»(مانوگ مانوگیان) هم در کتاب وزین خود می‌آورد: ”همان‌گونه که دیده می‌شود، در اینجا(یعنی در نوشته‌های پهلوی) «باد» یعنی «هوای انرژی‌دار» سبب دریدن، شکافتن و گسستن پوسته‌ی زمین شده است… در اینجا و همچنین در انگاره‌ی باد زندانی در  زمین و زمین‌لرزه، از میان چهار آخشیج موجود، «باد» که «هوای انرژی‌دار» است، سبب دگرگونی‌هایی در پوسته‌ی زمین می‌شود. در آگاهی‌های چهار هزار سال پیش، آخشیج باد گهگاهی در جامه‌ی «تنش»(Stress) سده‌ی بیستم، سبب دگرگونی‌هایی در زمین می‌شود.“(۳)
از نوشته‌های بالا که از چند کتاب پهلوی آورده شده است به‌روشنی می‌توان دریافت که دانشمندان ایران‌زمین در روزگار باستان بر بسیاری از دانش‌ها همچون «تکتونیک صفحه‌ای» و چگونگی کارکرد آن آگاهی کامل داشته‌اند. که شایسته است پژوهشگران بیشتر در این نوشته‌ها کنکاش کنند تا بخش‌های تاریکِ دانشی ایران‌زمین هرچه بیشتر روشن شود.
یاری‌نامه:
۱-    بهار، مهرداد. از استوره تا تاریخ. تهران: نشر چشمه، چاپ ششم، ۱۳۸۷٫ رویه‌های ۱۴و۱۵٫
۲-    راشدمحصل، محمدتقی. وزیدگی‌های زادسپرم. تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ دوم،۱۳۸۵٫ رویه۴۵٫
۳-    بربریان، مانوئل(مانوگ مانوگیان). جستاری در پیشینه‌ی دانش کیهان و زمین در ایران‌زمین. تهران، نشر بلخ، چاپ نخست،۱۳۷۶٫ رویه۱۴۲٫

به اشتراک بگذارید...