- یتااهو – تارنمای فرهنگی زرتشتیان ایران - https://www.yataahoo.com -

آتشکده باکو، مورد توجه زرتشتیان ایران و هند

آتشکده باکو [1] پدرام نمیرانیان: باکو، پایتخت آذربایجان در کناره‌ی باختری(:غربی) دریای مازندران قرار دارد. شهر، همانند یک آمفی‌تاتر می‌باشد که از ساحل دریا تا به‌روی تپه‌های پیرامونِ آن کشیده شده است. شهر باکو به دلیل داشتن حوضچه‌های نفتی و منابع گاز طبیعی، شهرت دارد و برپایه‌ی یک «مَثَل» بومی «اگر نفت ملکه‌ی آذربایجان باشد، باکو تاج اوست». آتشکده باکو در روستای «سوراهان»(Surahan) و در پانزده کیلومتری شهر باکو قرار دارد.

تاریخ آتشگاه، از سده‌های سوم و چهارم پیش از میلاد، زمانی که دین زرتشتی، دین اصلی آنجا بود، آغاز می‌شود.

برپایه‌ی نوشته‌های دانشمند پارسی «جی جی مدی»، در نوشته‌های قدیمی پارسی، درباره‌ی نیایشگاه‌های آتش در کناره باختری دریای خزر، سخن به‌میان آمده است. در سده‌ی هفتم میلاد مسیح، پس از یورش تازیان، بسیاری از آتشکده‌ها ویران شد و بسیاری از زرتشتیان، اسلام را پذیرفتند و شماری هم به سوی هندوستان مهاجرت کردند. با گذشت سده‌ها و افتادنِ گذرِ بازرگانان هندی به این جا، دوباره زیارت‌کنندگان هندی به این مکان، جذب شدند. «کَمپفِر» جهانگرد آلمانی که در سال ۱۶۸۳ از آذربایجان بازدید کرد، می‌نویسد که «زرتشتیان از میانه‌ی سده‌ی هفدهم آغاز به ساخت توقفگاه‌هایی در «سوراهان» کردند که نخستینِ آن در سال ۱۷۱۳ ساخته شد.»

کنده کاری سردر [2] چنانچه بر روی سردر نیایشگاه مرکزی، نوشته شده است، در سال ۱۸۱۰ توسط تاجری به نام «کان‌چان‌گار» Kanchangar ساخته شد. در سده‌ی هجدهم در پیرامون مهراب، نیایشگاه‌های کوچک، اتاقک‌ها و کاروان‌سراهایی پیوسته به یکدیگر، ساخته شدند. ساختار کلی نیایشگاه در آغاز سده‌ی نوزدهم، به همان شکلی بود که امروز به ما رسیده است که شامل یک مکان مقدس مرکزی، مهمانخانه و ۲۶ اتاق می‌شود. در واقع این مجموعه به شکل یک چهاردیواری می‌باشد که یک ورودی دارد. بالای ورودی، مهمانخانه (بالاخانه) دیده می‌شود که این نوع معماری در آنجا سنتی و روا می‌باشد.

نقشه هوایی آذربایجان [3] در مرکز حیاط چهاردیواری اصلی، نیایشگاه با آتش خاموش‌نشدنی وجود دارد. آتش از یک دریچه مرکزی و همچنین از چهارستون توخالی معبد سرچشمه می‌گیرد. همچنین در کنار نیایشگاه، یک گودال دایره‌ای شکل به بلندای تقریبی ۲۵ سانتیمتر وجود دارد که درون آن هم آتش، فروزان است.

به باور گروهی از مردمان این سازه، جایگاه سوزاندن اجساد هندوان در روزگار چیرگی آنان، بوده است. همه‌ی آتش درون مهراب، درون گودال و درون چهار مناره، همگی توسط گاز طبیعی شعله‌ور هستند. و از راه خطوط لوله‌ای که به آسانی دیده می‌شود، تغذیه می‌شوند.

بالای بسیاری از اتاق‌ها ازجمله ورودی اصلی، نوشته‌های کنده‌کاری‌ شده‌ای وجود دارد که بسیاری از آنها درحال ویران شدن است و با خط هندی Devanagari ، Gurmukhi نوشته شده است .

در سال ۱۸۵۵ با آمدن صنعت نفت و گاز، نخستین کارخانه در محل ساخته شد و آتش‌های طبیعی تضعیف شدند و در سال ۱۸۸۳ به خاموشی گراییدند که در نتیجه آتشکده مزبور نیز خاموش شد. اما در سال ۱۹۷۵ بار دیگر آتشگاه پس از بازسازی برای بازدید عموم گشوده شد و از آن به عنوان شاخه‌ای از موزه‌ی «تاریخ و مهندسی مجموعه کاخ شیروانشاه» نام برده شد. این مجموعه یکی از باارزش‌ترین و پرجاذبه‌ترین جاهای باستانی روزگار باستان می‌باشد که مورد توجه زرتشتیان ایران و هند و گردشگران است.

به اشتراک بگذارید...