[1] زبانهای فارسی وانگلیسی هردو به دسته زبانهای آریایی وابسته هستند. از اینرو واژههای مشابه بسیار میان دوزبان دیده میشود. دراین چند نوشتار، نموداری از تاثیرات زبانهای ایرانی بر دیگر زبانهای اروپایی چون زبانهای یونانی، لاتین، فرانسه، وآلمانی که درانگلیسی تاثیر بسیارگذاشتهاند، ارایه شده است.
نام جانوران و حشرات:
توجه به نامهای حیوانات و حشرات نشان میدهد که در این زمینه هم، انگلیسی از زبانهای ایران و به ویژه پارسی متاثر بوده است.
Elephant ـ فیل: دگرگون شدهی «الفیل» عربی است که ریشهی آن پیل پارسی است. در تورانی هم ریشههای فیل و پیل هر دو دیده میشود.
Sponge ـ اسفنج: جانوری دریایی است، همچنین این نام به اسفنج مصنوعی هم گفته میشود که بهرههای صنعتی و پزشکی دارد. ریشهی اسفنج در زبانهای اروپایی به گونهی Sponge انگلیسی، Espange فرانسه و در زبان ژاپنی گونهی Suponji بهکار میرود.
Carcass ـ لاشه و مردار: جابهجا شدهی کرکس است که پرندهای مردارخوار میباشد.
Bee’s ـ زنبور: در برهان قاطع ، Booz به زنبور سیاهی که روی گل مینشیند گفته میشود. اما آیا ریشهی آغازین آن، مشترک است یا اینکه از زبان فارسی به انگلیسی راه یافته جای پژوهش دارد.
Cow ـ گاو: اگرچه در مقایسهی واژههای Cow انگلیسی، گاو فارسی و «گئوش» Ceush اوستایی، به نظر میرسد این واژه از واژههای نخستین و پایهای زبانهای هند و ایرانی باشد. از آنجا که در زبان لاتین ریشهای شبیه Cow وجود ندارد و در زبان سومری گاو را gu و gud میگویند، احتمال زیادی وجود دارد که ریشهی این واژه سومری یا سومری اوستایی باشد.
Colt ـ کرهاسب: واژهی Colt با کره خیلی شبیه به نظر میرسد. افزون بر این نام «کوله» که نوعی اسب بوده است در پارسی، ترکی و مغولی دیده میشود که با واژهی کره بیشباهت نیست.
برخی دیگر از واژههای انگلیسی که شباهت آشکار به فارسی دارند، عبارتند از:
Duck: با اردک فارسی، ترکی، کردی و لری
Goose: با غاز فارسی، اوز عربی، عاز ترکی و کردی
Dog: با سگ
Mouse: با موش فارسی (موگ ارمنی)
Camel: شتر و Camelot ـ شتر کوچک از «جمل» عربی گرفته شدهاست.
Giraffe: همان ریشه زرافهی فارسی است.
Canary: قناری
Jackal: شغال
Bavri: سگ آبی که اوستایی است و ریشهی مشترک با Beaver انگلیسی دارد.