- یتااهو – تارنمای فرهنگی زرتشتیان ایران - https://www.yataahoo.com -

یزد، سر راه‌های کاروان‌رو در مرکز ایران

یزد [1]تاریخچه‌ی شهر یزد را می‌توان در دو دوره بررسی کرد:

الف – دوره پیش از اسلام:

از دگرگونی‌های تاریخی منطقه‌ی یزد در پیش از اسلام آگاهی‌های دقیقی در دست نیست، ولی می‌توان به قدرت رسیدن مزدکیان در سال‌های پایانی روزگار ساسانیان، که از مهم‌ترین حوادث این منطقه است، اشاره کرد.

در روزگار هخامنشیان و ساسانیان، برای جلوگیری از یورش چادرنشین‌ها به یزد ناگزیر دژها، راهدارخانه‌ها و چاپارخانه‌های بسیاری ساخته شد که افزون بر کارکرد نظامی‌ و تجاری، از آن‌ها به عنوان رُباط و بارانداز کاروان‌ها نیز بهره برده می‌شد.

در این روزگار کشاورزی، دامداری، نساجی و صنایع دستی گسترش داشت و بازارهای مناسب برای مبادله‌ی کالا نیز به وجود آمده بود که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به مرکزهای «خرانق»، «ندوشن» و «عقدا» اشاره کرد.

از نامی‌ترین دژهای این روزگار می‌توان «ساعقد»، «توران پشت»، «اشکذر»، «بهاباد»، «انارک» و «اردان» را نامبرد. همچنین دژهای شهرهای میبد، فهرج، ابرقو، انار، هرات و مروست نیز جزو همین گونه دژها هستند.

شهر «ایساتیس» که بنای آن را به اسکندر نسبت می‌دهند، در روزگار هخامنشیان نیز وجود داشته است، ولی اسکندر به نام «کثه» دگرگون کرد که در زبان یونانی به معنی «زندان» است و این‌جا جایگاه نگهداری و اسارتگاه اسیران جنگی شد. شهر «کثه» در روزگار ساسانیان هم آباد و پا بر جا بوده است. شهر یزد در این هنگام دارای سه بخش کهنه دژ، شارستان، بیرون شهر(ربض) بوده است.

ب – دوره پس از اسلام:

یزد در روزگار «عثمان» به دست پسرش «سعید» گشایش یافت و دو قبیله از اعراب فاتح در آن اسکان یافتند. تا پایان امویان، شهر یزد به دست اعراب اداره می‌شد. اعراب انواع مالیات و خراجی را که از مردم می‌گرفتند به مرکز خلافت می‌فرستادند. در روزگار عباسیان، «محمد زبعی» از سوی «ابومسلم»، حکومت یزد را بردوش داشت و در روزگاران «آل بویه» تا «عضد الدوله»، یزد تابع ایالت پارس بود.

از سده‌ی دوم تا چهارم هجری، هم‌زمان با احیای دولت‌های ایرانی که باعث شد امنیت و آرامش نسبی در سرزمین ایران ایجاد شود، نیروهای تولیدی منطقه‌ی یزد از رشد و اعتلایی مناسب برخوردار شدند و ساختن قنات و نهر آبیاری که گسترش کشاورزی و باغ‌ها را درپی داشت، گسترش یافت.

از یزد در روزگار صفاریان، سامانیان و غزنویان آگاهی‌های تاریخی اندکی برجای مانده است، اما در سده‌های چهارم و پنجم، شهر یزد آرام‌آرام آباد و بزرگ شد و قلمرو اصلی شهر از حدود شارستان به ربض‌ها گسترش یافت و نام شهر «کثه» به همه‌ی ‌ولایت‌های یزد گفته شد.

روزگار طلایی و شکوفایی یزد در زمان «آل بویه» و «اتابکان» بود. در این دوره مسجدها، مدرسه‌ها، کتابخانه‌ها و یک دیوار نو با چهار دروازه بر گرد شارستان یزد ساخته شد. ساختمان مدرسه‌ی دو منار و آرامگاه «علاالدین کالنجار» از سازه‌های مهم این زمان هستند که اولی به نام زندان اسکندر و دومی‌ به نام دروازه‌ی امام نامور است. روستای «گرد فرامرز» نیز از جمله روستاهایی است که در این روزگار آباد شد.

«اتابکان» در سال‌های ۵۳۶ تا ۷۱۸ هجری با وجود نابسامانی و یورش طایفه‌های بیگانه به کرمان، اصفهان و فارس، به آرامی ‌فرمانروایی کردند. در این روزگار، یزد در مسیر جنوبی جاده‌ی ابریشم قرار داشت و منسوجات گوناگونی که مواد اولیه‌ی آن‌ها از جاهایی مانند استرآباد، گیلان و مرو می‌آمد، تولید می‌شد.

دوری از سرحدات استقرار حکومت آل بویه در اصفهان و فارس، رونق مبادلات و بازرگانی در قرار گرفتن یزد بر سر راه‌های تجاری و کاروان رو نواحی مرکزی و جنوبی ایران، رشد و تکامل شهر نشینی این منطقه را در این دوره درپی داشت.

هنگام یورش مغول که با عصر سیاهی و شداید ایرانی‌ها آغاز شد، یزد نیز تحت تاثیرات منفی آن قرار گرفت. در پایان سده‌ی هفتم بر اثر سیاست‌های مالیاتی ایلخانی مغول، کشاورزی منطقه را به رکود گذاشت و شهرها نیز از بازارهای پیرامون آن محروم شدند، ولی یزد به علت جایگاه ویژه ارتباطی از نظر بازرگانی، همچنان رونق داشت. «آل مظفر» یکی از قدیمی‌ترین خاندان‌های یزد بودند.

یاری‌نامه:

۱- استان یزد، حسن زنده‌دل و دستیاران، انتشارات سازمان جغرافیایی.

۲- پژوهش در نام شهرهای ایران، ایرج افشار سیستانی، انتشارات روزنه.

به اشتراک بگذارید...