[1]متنی است که دو بخش و یازده بند دارد. بخش نخست به گفتههای «بخت آفرید» و بخش دیگر به «آذرباد زردشتان» ویژه است. بر پایهی این نوشتهی پهلوی و بخش دوم آن، «آذرباد زردشتان» ۱۵۰ سال زندگی کرده که از آن مدت ۹۰ سال در جایگاه «موبدان موبدی» بوده است. هر دو بخش دربردارندهی نکتههای اخلاقی است، که در زیر آورده میشود:
۱- گویند که «بختآفرید» گفت که هیچ مردم نیست از من توانگرتر به جز او که از من خرسندتر است.
۲- این را نیز گفت که اگر همه مردم گیتی به هم رسند پس من را توانگر کردن نتوان، زیرا به یک دست گیرم و به دیگر دست دهم(وتنها) رنج به من ماند.
۳- «آذرباد زردشتان» را پیدا است که (او را) سد و پنجاه سال زندگی بود و از آن نود سال موبدان موبدی کرده بود. گفت که به توانگری و درویشی و پادشایی آمدم، اندر «توانگری» راد و گزیدار دهش و اندر «درویشی» کوشا و میانهرو و اندر «پادشایی» فروتن (و) آزادوار بودم.
۴- آشتیکردن بهتر است و نه جنگکردن.
۵- امیدگرفتن بهتر است و به هشتن کین.
۶- رامش پذیرفتن بهتر است و بازداشتن خشم.
۷- خوردن خشم بهتر است و نه سوگند.
۸- دادن بهر خواسته بهتر است ونه گواهی به دروغ.
۹- پرسیدار مرد «بیراه» نهباشید و نیوشیدار مرد «دُشآگاه» نهباشید و همپرسه مرد «فریفتار» نهباشید.
۱۰- به آن(چه که) آمده است خرسند باشید(و) اندوهگین نباشید.
۱۱- کسی (که) یزدان او را یار نیست، او از همه بدبخت(تر) است.