زین، ابزار نبرد در میدان کارزار
«زین» واژهای است که امروزه برای پَلاس، جُل، نمد و پالانی که بر روی اسب و برای نشستن سوارکار انداخته میشود، بهکار برده میشود. از سویی دیگر در نوشتههای پیشین پارسی، در هیچجا واژهی «زین» را با این درونمایه نمیتوان پیدا کرد. چراکه در گذشته این واژه به معنی؛ «سلاح» و «ابزار نبرد» بهکار میرفته است:
بفرمود تا رخش را زین نهند / به بالای او زین زرین نهند(فردوسی)
در اوستا*، زین یا «زَئِنَ»(Zaena) چندین بار بهکار برده شده است؛
– در هُرمزدیَشت، پارهی۲۷، از چیرهشدن بر دیو(خدای پیش از اشوزرتشت) و بستن دستان او و درهم شکستن «زین ابزار» او سخن رفته است.
-در مهریشت، پارهی۹۶، از گرز میترا(مهر)، ایزد نگهبان پیمان و نمایندهی فروغ چنین یاد میشود؛ «او را گرزی است که صد گره و صد تیغه دارد، گرزی است که از فلز زرد ریخته شده، از زر سخت ساخته شده، سختترین زین ابزار و پیروزمندترین زینابزار است.»(در این بند میتوان به این نکته هم پیبرد که در هنگام سرایش یشتها، مردمان به فن ریختهگری آشنایی کامل داشتهاند).
– در مهریشت، پارهی۱۴۱ میخوانیم؛ «آن (مهر) پیروزمندی که یک زینابزار خوب ساختهشده هماره با خود دارد، او کسی است که در شب پاسبان فریفتهنشدنی مردمان است.»
همچنین در سنگنبشتههای هخامنشی واژهای برای سازِ جنگ بوده که همان «زین» است. در زبان ارمنی هم «زین» به معنی سازِ جنگ یا سلاح است.
زیناونت یا زیناوند:
این واژهی اوستایی، صفتی است که برای تهمورث، آورده میشود و همان «دارندهی سازِ جنگ» است.
در رام یشت، پارهی۱۱ چنین آورده شده است؛ «تهمورثِ زیناوند از برای کامیابی خود، فرشتهی نگهبان هوا "اِندَروای" را بستود.»
زینو یا تیردان یا ترکش:
واژهی زینو یا «زَئِنو»ی اوستایی از همان ریشهی زین است و معنی تیردان و ترکش را میدهد. در فرگرد ۱۴وندیداد، پارهی۹ آمده است که برای کناره نهادن گناهی، باید ۱۲جنگابزار به یک جنگاور یا رَتَئِشتَر(Rathaeshtar) بخشید. پنجمین جنگابزار، زینو یا ترکش است. گفته شده است این ترکش باید ۳۰تیر نوک آهنین داشته باشد.
تبرزین
تبرزین، نام سلاحی است که گویا معنی دیرین زین است. تبر در پهلوی به گونهی «تَبَرَک»(Tabarak) آمده است. طبر و طبرزین تازی از این واژهی فارسی گرفته شده است.
زندان
«زِن» همان «زین» است. پسوند «دان»، همان است که در نمکدان، قنددان و سرکهدان بهکار رفته است. در پارسی باستان به واژهی «دیودان»(DaivaDena) برخورد میکنیم، آنچنان که در سنگنبشتهی از خشایارشا آمده است و معنی پرستشگاه دیوها یا بتخانهها میدهد. از اینرو زندان نه جایی است برای دربندکردن مردمان بلکه جایی است که در آن ابزار جنگ نگهداری میشود. بنابراین زندان همان زرادخانه یا قورخانه یا جبهخانه یا آرسنال(Arsenal) است.
برداشت پایانی
از آنجایی که مردمان ایرانزمین در پرورش اسب کوشا بودند و در میدانهای کارزار، این جانور دلیر و تیزتک، یار بردبار آنان بود و هنگام نبرد کشیدن ابزارهای سنگین دشوار بود، ابزارها را بر پشت اسب مینهادند. ناگزیر همین آیین یا «زین بر اسب افکندن» پس از چندی به نامِ پلاسی شد که بر پشت اسب نهادند و برای سواری از آن بهره بردند. درحالیکه زین، به معنی «سلاح» و «ابزارنبرد» کاربرد داشته است.
* مجموعه کتابهای ورجاوند و سپندِ زرتشتیان، اوستا نام دارد و دارای پنج بخش یسنا(سرودهای اشوزرتشت تنها گاتها است که بخشی از یسناست)، یشتها، وندیداد، ویسپرد و خردهاوستا است.
یارینامه:
-پورداود، ابراهیم.زین ابزار، تهران، انتشارات اساتیر، چاپ یکم، ۱۳۸۲، رویههای۳۷تا۴۲٫

بازدید نوشته: 4,827 بار
واپسین دیدگاه ها