اشک ششم؛ «مهرداد یکم»
پادشاهی «مهرداد یکم» در تاریخ ایران یکی از حکومتهایی بود که نتیجههای ارزشمندی بههمراه داشت. پیش از مهرداد، «پارت» دولتی کوچک بود که از ولایت «ماردهاوری» تا «هریررود» امتداد مییافت. «مهرداد یکم» در مدت فرمانروایی ۳۷ سالهی خود، پارت کوچک را تبدیل به دولتی کرد که بعدها رقیب دولت روم شد و جریان تاریخ را در آسیای باختری(:غربی) را دگرگون کرد.
«مهرداد یکم» پادشاهی بود دلیر، جنگی، خردمند، میانهرو و ویژگی نوعدوستی وی درخور توجه بود. او مرز دولت خود را به هند رسانید. باوجود اینکه به بزرگی رسید، به اندازهای که در میدان جنگ در برابر دشمنانش شجاع بود، به همان اندازه نسبت به مردمش نرمی نشان میداد. سرانجام پس از اینکه بر کشورهای بسیاری را چیره شد، بهترین آموزشهایی را که شایان نگاهبانی از سرزمینها میدانست به آنها آموخت و ارزشی که به او داده میشد، به همان اندازه بود که به بنیانگذار دودمان «پارت»ها داده میشد.
یورش به باختر
در هنگامهی پادشاهی «مهرداد یکم» زمان مناسبی برای گسترش پارت از سوی باختر و خاور(:غرب و شرق) بود. «مهرداد یکم» از این موقعیت استفاده کرد و نظر خود را به خاور(:شرق) افکند. چون او نقشههایی بسیاری در باختر(:غرب) داشت، پس در آغاز میخواست از پشت سر خود مطمئن باشد. به هرروی روشن بود که «اوکراتید» مشغول تسخیر «پنجاب» هند است و بهدست پسرش نابود میشود. در این فاصله «مهرداد یکم» به باختر حمله میکند و این کشور را به پارت میافزاید. «استرابون» میگوید که او دو ایالت را ضمیمه کرد. اولی را «توریئوآ» و دومی را «آسپیونوس » مینامد(کتاب۱۱، فصل ۱۱، بند۲). ولی روشن نیست که این دو ایالت در کجا قرار دارند. ولی گمان برده میشود که «توریئوآ»، توران است و «آسپیونوس» مردمی نامور به «آسپاسیک» هستند. این مردم میان «سیحون» و «جیحون» زندگی میکردند.
چیرهشدن بر ماد بزرگ
پس از چیرهشدن بر باختر« مهرداد یکم» چند سالی شکیبایی کرد تا آنکه بر تخت سلوکی «آنتیخوس پنجم» یعنی پسربچهای ۹ یا ۱۴ ساله نشست که بر سر جانشین پادشاهی، جنگ خانگی میان «لیزیاس» و «فلیپ» درگرفته بود. در این فاصله شاه پارت از موقعیت بهره برد و به ماد تاخت. ماد در این روزگار جزو دولت سلوکی به شمار میآمد ولی در اصل مستقل بود. بنابراین مادها سخت پایداری کردند و در آغاز جنگ هر یک برتریهایی داشتند. سرانجام پارتیها توانستند، ماد بزرگ را جز دولت خود بکنند و «مهرداد یکم»، «باکاسیس» را در آنجا به فرمانرانی گماشت.
گرفتن خوزستان
پس از چیرهشدن بر ماد بزرگ و فرونشاندن شورش گرگان، مهرداد متوجه «خوزستان»، سرزمین کنار ماد شد. نام این کشور را نویسندگان آن زمان «الیماایس» و نام مردمان آنرا «الیمیان» مینویسند و روشن است که در گویش کلمه نخست از «عیلام» و دومی از «علامیان» است. این همان سرزمینی است که «داریوش یکم» آنرا در سنگنبشتههای بیستون، نقش رستم و تخت جمشید «خورج» مینامد و نویسندگان روزگار باستان نام آنرا از نام شهر شوش(سوز)، «سوزیان» نوشتهاند. خوزستان در این هنگام پادشاهی داشته که «مهرداد یکم» با پادشاه «الیمیان» جنگ کرده و ا را شکست داد و این سرزمین را به دولت خود افزود. «مهرداد یکم» پس از چیره شدن بر خوزستان یک نفر را از دودمان اشکانی را در آنجا به فرمانروایی نشاند و سکههای این شخص از ۸۱-۸۲ (پیش از میلاد) بهدست آمده است.
گرفتن پارس و بابل
پس از آنکه مهرداد به پارس آمد، آن را گرفت و از سوی دیگر، کشور بابل را نیز فرمانبردار خود کرد. بنابراین در روزگار «مهرداد یکم» دولت پارت کموبیش از «هندوکوشان» یا «هندوکه» تا «بابل» امتداد یافت. هنگام گرفتن پارس باید این گمانه را زد که پارس بیجنگ فرمانبردار شده چراکه پادشاهی دست نشانده داشت. این دیدگاه را سلسله پادشاهان پارس بهنام «آذربانان» تایید میکنند. جنگهای «مهرداد یکم» برای بهدست آوردن ماد، خوزستان، پارس و بابل بین سالهای ۱۶۴ تا ۱۴۰(پیش از میلاد) روی داده، زیرا سال نخست برابر است با مرگ «آنتیخوس چهارم» و آغاز اوضاع نابسامان دولت سلوکی است. سال دوم، آغازی جنگی است که مهرداد با سلوکیها میکند و تاریخ آن نباید از سال ۱۵۰(پیش از میلاد) تجاوز کرده باشد. زیرا در این هنگام مقام مهرداد در ایران به اندازهای محکم بود که توانست از نو به سوی باختر متوجه شود.
سرانجام مهرداد یکم
مهرداد در جنگ با دولت سلوکی و چندی پس از اسیر کردن «دمتریوس» به بستر بیماری افتاد و درگذشت. پادشاهی او از سال ۱۷۴ تا ۱۳۶(پیش از میلاد) بود. بنابراین او ۳۷ سال دولت پارت را اداره کرد. گستردگی پارت زمانی که «مهرداد یکم» درگذشت شامل سرزمینهای زیر بود:
گرگان، باختر، مرو، خوارزم، هرات، زرنگ(سیستان)، رخج پنجاب هند، ولایت مادها، ری، ماد بزرگ، خوزستان، پارس و بابل. بنابراین دولت پارت در این زمان از «هندوکوشان» تا «بابل» امتداد یافت.
راههایی که از رود جیحون و دریای گرگان(دریای کاسپین) تا بابل کشده بود در اختیار دولت پارت بود. شکی نیست که با داشتن ماد بزرگ، بابل و خوزستان، دولت پارت به آشور قدیم فشار میآورد. او همچنین با داشتن کشورهای پیرامون کویر ایران، طایفهها و قبیلههایی را تحت نفوذ خود داشت. گستردگی ماد بزرگ در آن زمان همان ولایت کنونی ایران است که عبارت است از:
همدان، گروس، کرمانشاهان، نهاوند، ملایر، تویسرکان، خمسه، قزوین، عراق بهویژه سطانآباد، ولایت ثلاثه(گلپایگان، کمره و خوانسار)، ری، اصفهان و یزد.
مهرداد اشکانی نخستین شاه اشکانی بود که مانند هخامنشیان لقب «شاهنشاهی» را اختیار کرد و پس از او تا مدتی پادشاهان اشکانی از بهکار بردن این عنوان خودداری میکردند.
یارینامه:
تاریخ ایران باستان نوشتهی حسن پیرنیا(مشیرالدوله)

بازدید نوشته: 5,276 بار
واپسین دیدگاه ها