در کتاب سوم دینکرد(درسنامهی دین مزدایی) و در کردهی ۱۵۷ آن دربارهی سرچشمهی بیماری اینگونه آمده است:
تندرستی در یک واژه، خلاصه میشود: میانهروی؛
بیماری در دو واژه خلاصه میشود: گزافهخواری و کمبود(:افراط و تفریط).
بن بیماریهای جان، بن بیماریهای تن، و بن افراطیترین و تفریطیترین بیماریهای تن و جان همه «زدارمینو» است.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 5,924 بار
نوشتههای کهن سرشار از اندرزها، بایستهها و شایستههای زیستن است. انسان کنونی برای زندگی بهتر میتواند از این نوشتههای سود برد، چراکه یکی از دلیلهای بالابودن فرهنگ ایرانی، بهکار بردن این اندرزها بهوسیلهی مردمان عادی بوده است. نوشتهای به خط پهلوی به نام «اندرزهای پیشنیان» به گوشهای از این اندرزها میپردازد:
«اندرزهای پیشنیان»، گردآمدهای از چهار نوشتهی اندرزی کوچک که ۳۶ بند دارد. اندرزهای این نوشتار از دید ساخت جمله بسیار ساده بوده و به ساخت جملهها در فارسی نو بسیار نزدیک است، اکنون بخشی از این نوشته آورده میشود:
۱-خواسته و تندرستی بهتر است.
۲-و فرزند پارسا بهتر است.
۳-و برادر نیکنام بهتر است.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 4,446 بار
«زین» واژهای است که امروزه برای پَلاس، جُل، نمد و پالانی که بر روی اسب و برای نشستن سوارکار انداخته میشود، بهکار برده میشود. از سویی دیگر در نوشتههای پیشین پارسی، در هیچجا واژهی «زین» را با این درونمایه نمیتوان پیدا کرد. چراکه در گذشته این واژه به معنی؛ «سلاح» و «ابزار نبرد» بهکار میرفته است:
بفرمود تا رخش را زین نهند / به بالای او زین زرین نهند(فردوسی)
در اوستا*، زین یا «زَئِنَ»(Zaena) چندین بار بهکار برده شده است؛
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 4,827 بار
«گاو» در اوستا به گونهی «گَئو» دیده میشود که هم، «اسمِ جمع» همهی جانوران سودمندِ اهلی است و هم، نام جاندار ویژهای است که اکنون به نام «گاو» میشناسیم. باید گفت که ایرانیان همواره جانداران سودمند را گرامی میدارند و نگهداری و پرورش آنان را از کارهای نیک میشمارند. بهویژه که «گاو» که در سوددهی سرآمد چارپایان دیگر است.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 7,584 بار
پرسید دانا از مینوی خرد که «رادی» بهتر است یا «راستی»… مینوی خرد پاسخ داد که برای روان «رادی» و برای همهی جهان «راستی».(مینوی خرد پرسش دوم)
در این بخش از کتاب مینوی خرد با واژهی «رادی» روبهرو میشویم. واژهای که از آن بخشندگی، جوانمردی برداشت میشود. ولی «رادی» چیست؟
واژهی کهن برای نامیدن دادودهش و بخشش به مردم رادی است. رادی کردن همراه با راستی و کردار درست میآید. در وندیداد، فرگرد سوم، هنگامی که از زمینهای شاد و ناشاد سخن میرود، آمده است که هر که جُو، یعنی دانه و غله میکارد، راستی و پارسایی میکارد.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 7,712 بار
در اینباره بسیار سخن گفته شده و در بند ۳۶ در «درِ سی و ششم» مینوی خرد(۱) دربارهی نیکان آمده است:
«کسیکه بیماران و عاجزان و مسافران را مهمان کند.»
در «ارداویرافنامه» نیز ازجملهی گناهان یکی هم این آمده است:
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 4,816 بار
در سرچشمههای علوم انسانی اینگونه به دانشجویان آموزش داده میشود که آریاییان قومی مهاجر هستند که در تاریخی ناروشن و از سرزمینهای سردسیر شمالی، در اثر سردشدن و افزونی جمعیت، رو به سوی جنوب رهسپار شده و با از بینبردن بومیان فلات ایران به عنوان قومی یورشگر، خود، جایگزین آنان شدهاند. البته جای شگفتی نیست چراکه این سرچشمهها خود وامدار کتابهایی هستند که از نویسندگان غربی گرفته شدهاند و آرمان بیشتر آنان از بین بردن پیشینهی نیکِ مردمان این مرز و بوم و همچنین گسترش ناامیدی در میان آنان است تا بتوانند در درازمدت با روشهای گوناگون بر منابع طبیعی و انسانی این سرزمین چیره شوند و از آن بهرهمند شوند.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 7,329 بار
در دانشنامهی آزاد ویکیپدیا ودیگر سرچشمههای باخترزمینیان(:غربیان) اینگونه آمده است که «آبراهام اورتلیوس» دانشمند فلاندری در نیمهی دوم سدهی شانزدهم میلادی برای نخستین بار(!) مساله پیوستگی قارهها، پیش از جدا شدن به حالت امروزی را ارایه داد. که پس از سیصد سال، یعنی در سال ۱۹۱۲ میلادی به وسیلهی دانشمند آلمانی به نام «آلفرد لوثار وگنر» این دیدگاه تکمیل شده است؟! و در پایان نظریه «زمین ساخت صفحهای» که دربارهی سرچشمه و توجیه عوامل تکتونیکی است بهوسیلهی «مکنزی»، «منارد» و «مورگان» در سال های ۱۹۶۹ و ۱۹۷۰ ارایه شد!
بازدید نوشته: 7,176 بار
متنی است که دو بخش و یازده بند دارد. بخش نخست به گفتههای «بخت آفرید» و بخش دیگر به «آذرباد زردشتان» ویژه است. بر پایهی این نوشتهی پهلوی و بخش دوم آن، «آذرباد زردشتان» ۱۵۰ سال زندگی کرده که از آن مدت ۹۰ سال در جایگاه «موبدان موبدی» بوده است. هر دو بخش دربردارندهی نکتههای اخلاقی است، که در زیر آورده میشود:
۱- گویند که «بختآفرید» گفت که هیچ مردم نیست از من توانگرتر به جز او که از من خرسندتر است.
بازدید نوشته: 6,730 بار
سعید کریمی پارسیان: در این بخش گروهی دیگر از واژهها را بررسی میکنیم:
استش
واژهی دیگر واژهی «استش» پارسی میانه به معنای «حالت» است که در انگلیسی به «استیت» دگردیس شده است.(کتاب فرهنگ پارسی به پهلوی دکتر فرهوشی رویه۱۸۵)
کارواژههای(فعلهای) «است»، «ایستادن»، «ایستاندن» در زبانهای پارسی و انگلیسی و دیگر زبانهای آریایی بسیار همانند هم هستند و ریشههای فراوانی دارند که در آینده بیشتر به آنها خواهیم پرداخت.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 6,366 بار
واپسین دیدگاه ها