پژوهنده و چست و آرام باش
به یاد مللک الشعرای بهار که در ۱۸آبان ماه سال ۱۲۶۵ زاده شد
محمدتقی بهار؛ سراینده، پژوهشگر، روزنامهنگار و سیاستمدار برجستهی تاریخ ادب و فرهنگ ایران است که در سالهای ۱۲۶۵ تا ۱۳۳۰ خورشیدی که در زمانهای سخت پرآشوب و پرتنش زیست.
از وی سرودهها و برگردانهای بسیاری از نوشتههای پهلوی برجای مانده است، که بر هر ایرانی فرهنگ دوست بایسته است که این نوشتهها را بخواند و در زندگی خود به کار بندد.
در زیر خامه استاد را که در سال ۱۳۱۲خورشیدی در چرایی برگردان اندرزهای «آدرباد ماراسپندان» میخوانیم:
“ در تابستان گذشته(۱۳۱۲حورشیدی) تنهایی و فراغتی دست داد. در آن تنهایی و در بستگی (در آن تاریخ شادروان بهار زندانی بوده است) بیکار ننشستم و دربستگی را غنیمت شمرده با فراغ بال به نظم اندرزهای انوشهروان آذرپاد ماراسپندان پرداختم. اندرزهای این مرد بزرگ که بایستی وی را از روی حقیقت بزرگترین مجدد دین مزدیسنا شمرد… مکرر به پارسی ترجمه شده؛ لیکن، غالبا این ترجمهها درست و مطابق با متن نیست و در اکثر آنها به اختصار پرداخته و لطایف اصلی و احیانا مراد گوینده را زیر و زبر ساختهاند.
در نسخهای از این رساله که در بمبئی ضمن متون پهلوی، تالیف و اهتمام مرحوم(دستور جاماسپنجی مینوچهر جی جاماسب آسانا)، در ۱۹۱۳ به طبع رسیده، یک سیروزهی کوچک نیز موجود است که ترجمهکنندگان عموما آن را حذف کردهاند، با آنکه در ان سیروزهی کوچک فواید علمی و ادبی بزرگی است.
اغتنام فرصت را، نخست به تکمیل ترجمه به نثر پراخت، و پس از فراغت آن را به نظم در آورد…”
اکنون بخشی از این اندرزنامه:
چون به انجمن خواهی نشست نزدیک مردم دژآگه منشین که تو نیز دژآگاه پیدا نباشی.
بهر انجمن پاک و پدرام باش / پژوهنده و چست و آرام باش
چو خواهی نشستن پژوهنده شو / به نزدیک مردان داننده شو
به سوی دژآگاه مردم مرو / به پرهیز و هم دوش نادان مشو
مبادا چو بینند آن جا تو را / شمارنده هم باز آنها تو را

بازدید نوشته: 5,230 بار
واپسین دیدگاه ها