بسیار برایم دشوار است که از خود، چیزی بنویسم
به یاد استاد ابراهیم پورداود وسالگرد درگذشت وی به تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۴۷
استاد پورداود(۲۰ بهمن ۱۲۶۴- ۲۶ آبان ۱۳۴۷) از پژوهشگرانی است که در فرهنگ ایران پایگاهی بس بلند دارد و خدمتی که در زندگانی ۸۳ سالهی خود به تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران کرده است، او را بیگمان در شمار بزرگترین خدمتگزاران فرهنگ و تاریخ ایران قرارداده است.او برای روشن کردن گوشههای تاریک تاریخ تمدن ایران باستان بسیار کوشید و دهها کتاب و صدها نوشته برآورد زندگانی سودمند او بود. پورداود پژوهشگر، زبانشناس و شاعر، یک نویسندهی چیرهدست نیز بود. او نخستین کسی است که اوستا را به فارسی برگرداند و تاریخ تمدن ایران باستان را با کوشش و پژوهشهای شبانهروزی خود روشن کرد.
استاد در بخش پایانی از کوتاه شرح زندگینامهی خود(نزدیک به ده خط) که در ماهنامهی «وحید» نگاشته بود، اینگونه میآورد: «آنچه خواندم و آنچه نوشتم از روزگاران چندهزارسال پیش است. بسیار برایم دشوار است که از خود، یکی از کوچکترین فرزندان این مرز و بوم چیزی بنویسم.» (برگرفته از کتاب زینابزار استاد پورداود – به کوشش عبدالکریم جربزهدار)
در زیر بخشی از کتاب«فرهنگ ایران باستان» که در سال ۱۳۲۶ خورشیدی به نگارش در آمده است و دربارهی «ماه فرخندهی آبان» است آورده میشود(این نوشته بدون هیچگونه ویراستاری آورده میشود):
در اوستا «آپ»، در سانسکریت«آپَ»، در فرس هخامنشی«آپی»، در پهلوی «آپ» و در فارسی «آب» گوییم. در بسیاری از لهجههای کنونی ایران «آو» گویند، «آوند» که در فرهنگها به معنی ظرف چون کاسه و کوزه گرفته شده در اوستا «آفَنت» آمده و در پهلوی «آپومند» گردیده، برابر است با واژهی سانسکریت «آپَونت» یعنی دارای آب یا آبمند و آبدار و آبدان…
… این آخشیج(عنصر) مانند آتش، اندروای(هوا) و خاک نزد ایرانیان مقدس و آلودن آن گناه است. به گواهی اوستا و نامههای دینی پهلوی، ایرانیان آخشیجهای چهار گانه را میستودند و امروزه هم پیروان مزدیسنا آن را پاک میدارند و آلودن آن نارواست.
از نویسندگان یونان و رُم نیز میدانیم که ایرانیان بهدستور دینی خود رفتار میکردند. «هرودت» در سدهی پنجم پیش از میلاد مسیح نوشته: «ایرانیان خورشید و ماه و زمین آب و هوا را نیایش میکنند». در جای دیگر تاریخش گفته: «ایرانیان در رود… تف نمیکنند ودستهای آلوده خود را در آن نمیشویند، همچنین نمیتوانند ببینند که کسی آنرا بیالاید، آری آنان رودها را ارج مینهند». «استرابو» در یک سده پیش از میلاد میگوید: « … ایرانیان در آب روان آبتنی نمیکنند و در آن لاشه و مردار نمیافکنند و بههیچروی آلودن آن را روا نمیدارند.»
… در دین ایرانیان از برای آب دو فرشته نگهبان قایل شدهاند، یکی نامزد است به «اَپام نَپات» و دیگری «آناهیتا» که در فارسی ناهید شده است… . گذشته از «اَپام نَپات» و «آناهیتا»(=ناهید) چندین بار در اوستا از واژهی «آب» فرشتهی نگهبان این آخشیج اراده شده است. یکی از یشتهای اوستا که در ستایش ناهید است، «آبان یشت» خوانده میشود. قطعه دیگری در نامهی دینی که نیز در ستایش ناهید است نامزد است به«آبان نیایش».
در اوستا در حدود چهل بار آب به معنی فرشته پاسبان آب گرفته شده و در همه جا به صیغه جمع آورده شده است. نام هشتمین ماه که آبان باشد نیز به صیغه جمع بهجا مانده یعنی که پاسبانی این ماه به ایزد آبها سپرده شده است… در پهلوی آنچنان که در بندهش آمده نام هشتمین ماه از سال و نام دهمین روزاز ماه هر دو آبان است، یعنی آبها و در همان نامه نیز آمده: «چشمک آپان»، «خان آپان» یعنی سرچشمه آبها و کان آبها.

بازدید نوشته: 4,901 بار
نوشته ی بسیار مفیدی بود.