به یاد استاد ابراهیم پورداود که در ۲۶ آبان ماه ۱۳۴۷ خورشیدی چشم از جهان فروبست.
«سرود مزدیسنی» یکی از زیباترین سرودهای دینی است که استاد پورداود، در ستایشِ سپندینگی دو نیایش بهنامهای؛ «اَشِمْ وُهو» و «یَتا اَهو» سروده است.
دربارهی این سرود استاد مینویسد: خرده اوستا با دو نیایش بهنام؛ «اَشِمْ وُهو» و «یَتا اَهو» آغاز میشود. این دو نماز خُرد، از آنرو که گرداگردِ نیایشهای دیگر است، به «پیرامون یَشْت» نامور است. این دو نماز بسیار پرارج و سپند هستند.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 6,225 بار
فرارسیدن جشن سده(۱۰بهمنماه) را به ایرانیان شادباش میگوییم.
در زیر قصیدهای از رستم خسرویان(رخسار) در نکوداشت این جشن آورده میشود:
شاه هوشنگ بههنگام شکار / شد پدیدار به راهش یک مار
سنگ بگرفت و نمودش پرتاب / سنگ بر سنگ شد و آتشی آورد به بار
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 4,665 بار
۲۴تا۲۸ خورداد ماه(روز اشتاد تا انارام از ماه خورداد)، زمان دیدار پیرسبز(چک چک) است. در زیر سرودهای از «رستم خسرویان(رُخسار)» برای پیرسبز که جایگاهی ویژه نزد زرتشتیان دارد، آورده میشود:
نیست جایی خرم و زیبا، چو پیرسبز ما / در کویر یزد، در دامان کوهی باصفا
جایگاهی پاک و نیکو عاری از رنگ و ریا / از برای زایران با لطف و فرمان خدا
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 4,258 بار
به یاد مللک الشعرای بهار که در ۱۸آبان ماه سال ۱۲۶۵ زاده شد
محمدتقی بهار؛ سراینده، پژوهشگر، روزنامهنگار و سیاستمدار برجستهی تاریخ ادب و فرهنگ ایران است که در سالهای ۱۲۶۵ تا ۱۳۳۰ خورشیدی که در زمانهای سخت پرآشوب و پرتنش زیست.
از وی سرودهها و برگردانهای بسیاری از نوشتههای پهلوی برجای مانده است، که بر هر ایرانی فرهنگ دوست بایسته است که این نوشتهها را بخواند و در زندگی خود به کار بندد.
بازدید نوشته: 5,373 بار
سرودهای زیبا از چکامهسرای زرتشتی «گودرز ماوندی»، که به خجستگی ۳۷۵۰سال دینی زرتشتی سرودهاند، را در زیر میخوانیم:
سه هزار و هفتسد و پنجاهمین سال پیام آوری اشوزرتشت فرخنده باد.
سراسر در جهان شادی پراکند / کسی کو بر لبش داشت لبخند
همی هنگام زایش خندهای کرد / همه اهریمنان را کرد دلسرد
هر آنکس در کنارش بود شد شاد / به دیگر همرهان نیز مژدهای داد
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 6,726 بار
جشن مهرگان(۱۰مهرماه گاهنمای رسمی کشور)، بر همهی ایرانیان فرخنده باد.
سرودهای از «توران شهریاری» دربارهی جشن مهرگان را در زیر میخوانیم:
مژده ای دوستان مهرگانست / مهر با هر کسی مهربانست
مهر روز و مهِ فرخ مهر / جشن فرخندهی مهرگانست
گرمی و پاکی و شادی از اوست / فرّ و شیدش کران تا کرانست
در دل گرم هر ذره از مهر / یک جهان شور هستی نهانست
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 4,964 بار
به یاد سالگرد درگذشت مهدی اخوان ثالث در گاه چهارم شهریور ۱۳۶۹خورشیدی
مهدی اخوان ثالث(م.امید) در سال ۱۳۰۷ در مشهد زاده شد. او از هنرستان مشهد فارغالتحصیل شد. از او مجموعههای ارغنون، زمستان، آخر شاهنامه، از این اوستا، شکار، پاییز در زندان، بهترین امید، عاشقانه و کبود و تورا ای کهن بوم و بردوست دارم چاپ شده است. اخوان ثالث به سال ۱۳۶۹ در تهران درگذشت و بنا به وصّیت خویش در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.
لحظه دیدار نزدیک است / باز من دیوانهام، مستم
باز میلرزد دلم، دستم / بازگویی در جهان دیگری هستم
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 6,483 بار
به روزگار خسرو؛ اندر وقت وزارت بوذرجمهر، رسولی آمد از رُم. خسرو بنشست چنانچه رسم ملوک عجم بود و رسول را بار داد. پیش رسول با وزیر گفت: ای فلان! همه چیز در عالم تو دانی؟! بوذرجمهر گفت: نه، ای خدایگان! خسرو از آن طیره شد و از رسول خجل گشت. پرسید: همه چیز پس که داند. بوذرجمهر گفت: همه چیز همکاران و همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزادهاند.
پس تو خویشتن را، از جمله کس مدان که، چون خود را نادان دانستی دانا گشتی و سخت دانا کسی باشد که بداند که نادانست و عاجز، که سقراط با بزرگی، همی گوید: اگر من نترسیدمی که بعد از من بزرگان اهل خرد بر من عیب کنند و گویند: سقراط همه دانش جهان را به یکبار دعوی کرد، مطلق بگفتمی که: هیچ چیز ندانم و عاجزم ولیکن نتوانم گفتن که این از من دعوی بزرگ باشد.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 7,886 بار
نوروز باستانی را به همهی ایرانیان بیداردل شادباش میگوییم.
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است
که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 5,825 بار
سرودهای بسیار زیبا از مصطفی بادکوبه ای، پیشکشی به همهی میهن دوستان ارجمند:
شبی، دل بود و دلدارِ خردمند / دل از دیدار دلبر، شاد و خرسند
که با بانگ بنان و نام ایران / دو چشمم شد ز شور عشق، گریان
چو دلبر شور اشک شوق را دید / به شیرینی ز من مستانه پرسید
بگو جانا که مفهوم وطن چیست / که به مهرش، دلی گر هست دل نیست
به زیر پرچم ایران نشستیم / و در را جز به روی عشق بستیم
به یمن عشق در ناب سفتم / و در وصف وطن اینگونه گفتم
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 13,316 بار
واپسین دیدگاه ها