جاهای تاریخی شهرهای سرپلذهاب و قصرشیرین
شهرهای سرپلذهاب و قصرشیرین در باختر(:غرب) ایران و در استان کرمانشاه قرار دارند. هر دو شهر دارای آثار تاریخی چشمگیری هستند. آثار تاریخی سرپلذهاب شامل «تاق گرا» Gara ، نقشبرجستههای «لولوبی» Lullubi و آرامگاه «دکان داود» و آثار تاریخی قصر شیرین، «آتشکدهی چارتاقی» و «قصر شیرین» هستند.
«تاق گرا» Gara
در ۱۸ کیلومتری شهر باستانی سرپلذهاب و به سوی کرمانشاه بر روی بلندیهایی که «دروازه زاگرس» نامیده میشوند، یک تاق بهنام «تاق گرا» وجود دارد. شاید نام «تاق گرا» از واژهی کردی به معنی «قوس بزرگ» باشد. ولی شاید واژهی «گرا» از واژهی فارسی «گبرا» آمده باشد. این اصطلاحی است که مسمانان برای زرتشتیان در آغاز روزگار اسلامی بهره میبردند. در این حالت «تاق گرا» بهمعنی «قوس زرتشتیان» است.
این ساختمان شامل بلوکهای سنگی مستطیل شکل بزرگی است. برای دیدن این قوس باید به پایین راه باستانی(۵۰متر پایینتر از راه کنونی) بروید. در ورودی این سازهی سنگی یک قوس وجود دارد که بهگونهی راهرویی به سوی کوهستان دیده میشود. اندازههای «تاق گرا»: پهنا ۸۶/۴ متر ، درازا ۷۰/۷ متر ، ژرفا ۱۰/۳ متر و بلندای ۷۰/۱۱ متر است. بر بالاترین بخش این سازهی یادبود کنگرههایی و بر روی این کنگرهها شکل پیکان تیر دیده میشود. برخی از باستان شناسان براین باورند که این تاق قوسی شکل یک سازهی یادبود، برای ساخت راهی در روزگار اشکانیان بوده است. در پیرامون این تاق بر روی سنگهای بسیار بزرگی، در کنار جاده باستانی سطحی صاف دیده میشود. شاید قرار بوده سنگنبشتهای به فرخندگی ساختهشدن جاده بر روی آن نوشته شود ولی این کار هرگز انجام نشد.
نقش برجستههای «لولوبی» Lullubi
چند نقشبرجسته در سرپلذهاب دیدهمیشود که باستانیترین نقشبرجستههای تراشیده شده بر روی صخره هستند. نامورترین آنها نقش برجستهی «آنوبانینی» Anubanini است که باستانشناسان تاریخ آنرا برابر ۲۵ سدهی پیش از میلاد مسیح میدانند. در ورودی سرپلذهاب از سوی کرمانشاه و بر روی صخره شرقی دو نقشبرجسته وجود دارد. نقشبرجستهی بالایی نشان میدهد که «آنوبانینی»، پادشاه «لولوبی» است و کشور آنها در کوههای زاگرس و شمال ایلامیها قرار داشته است.
«آنوبانینی» الهه «اینان» Inane یا «ایشتار» Ishtar ایستاده است و نیمتاج حکومتی را از دست او دریافت میکند. پادشاه؛ کلاهی برسر و کمانی در دستچپ دارد. پای چپ او بر روی بدن برهنه یک دشمن شکست خورده است. الهه طنابی در دستچپ دارد که دو دشمن برهنه و زانو زده را به هم متصل میکند. شش دشمن برهنه در کنار یکدیگر و بر روی یک خط حرکت میکنند، در حالیکه در زیر پای پادشاه قرار گرفتهاند. بر روی یک سنگنبشتهی اکدی که در کنار زندانیها قرار دارد، نوشته شده است که؛ «آنوبانینی»، پادشاه «لولوبی» دستور ساخت این نقش برجسته را داده است. او این نقش برجسته را به خدایان بینالنهرینی (میانرودانی) مثل «بال» Baal، «شاماش» Shamash و … تقدیم میکند تا آنها از او نگهداری کنند و کسانی را که بخواهند به سنگنگارههای او آسیب بزنند، بکُشند.
یک ستاره هشت ضلعی در درون یک دایره(نشانه ایشتار Ishtar) است که بین پادشاه و الهه کنده شده است. مشابه حالت «آنوبانینی»، درحالیکه پای خود را بر روی دشمن شکستخورده قرار داده، وجود زندانیان در صحنه، همگی در سنگنبشته بیستون داریوش یکم هم دیده میشود. عکس۳
سه نقشبرجسته دیگر هم از پادشاه «لولوبی» در سرپلذهاب وجود دارد. در دست همهی آنها یک اسلحه است و یک دشمن هم در زیر پای آنها قرار دارد. یکی از این نقش برجستهها در پشت شکل «آنوبانینی» و در زیر یک غار طبیعی قرار دارد و دو تای دیگر در آن سوی رودخانه و بر روی صخره غربی قرار گرفتهاند. پایین این نقشبرجستهها بسیار آسیب دیده است. آزادی «گویترها» Goiter در زمان اشکانیان بهوسیله دو سنگ نوشته به خط پهلوی «آرکادیا» Arcadia(نام ناحیهای در یونان) نشان داده شده است.
«چارتاقی»
«چارتاقی» یکی از بزرگترین آتشکدههای زمان ساسانیان در باختر ایران است. نقشهی این ساختمان مشابه دیگر آتشکدههای ساسانی است. این ساختمان شامل یک مربع با چهار قوس است که بهوسیله سقفی گبندی شکل پوشیده شده است. این سازه، از سنگهای ناهموار و ملات ساروج تشکیل شده است، البته به جز چهار راه قوسیشکل که از آجر پخته شده درست شدهاند. مساحت بنا ۵۹۰۰ متر مربع است. اتاقهای پذیرایی، راههای پیرامون چارتاقی و نمای سردر بیش از ۲۵ متر گستردگی دارند. قطر گنبد ۱۶متر بوده است. برخی از تاریخنگاران باور دارند که یک تالار ویژه برای باشندگان و شنوندگان، بهوسیله «خسرو دوم» ساخته شده بود. ساختمانهای زیاد دیگری نیز مانند کاخ بزرگ «خسرو دوم» در پیرامون چارتاقی دیده میشود. افسوس که این ساختمان بزرگ در سالهای نخستین جنگ تحمیلی عراق در سال۱۳۶۰خورشیدی به شدت آسیب دید.
آرامگاه «دکان داود»
این آرامگاه را که بر روی صخرهای تراشیده شدهاست، باستانیترین نوع در استان کرمانشاه است. جای آن در سه کیلومتری سرپلذهاب، در آغاز راه «انزل» است. در پای کوه درست زیر صخره، همان جایی که آرامگاه سنگتراشی شده است آرامگاهی نوتر هم دیده میشود. برخی از مردم بومی میپندارند که اینجا دکان داود(یکی از هفت شخصیت مینوی گروه مذهبی اهل حق) است و یک آهنگر در اینجا به خاک سپرده شده است. برخی از باستانشناسان میگویند که اینجا آرامگاه «آستیاک» Astiac یا Azhidahac پدر زن کوروش بزرگ است. «آستیاک» پادشاه پایانی مادها بود. مادها بین سالهای ۷۰۸ تا۵۵۰ پیش از میلاد فرمانروایی میکردند.
سطح صاف پایین آرامگاه شکل یک موبد زرتشتی را نشان میدهد که «بَرِسمَ» بهدست گرفته است. روشناست که این شکل پس از آن افزوده شده است و آرامگاه قدیمیتر از آن است. باستانشناسان میگویند که این شکل مشابه شکل دیگری است که در تخت جمشید پیدا شده و مربوط به سدهی سوم پیش از میلاد است. این یافته نشان میدهد که اینجا آرامگاه «آستیاک» است. به دلیل اینکه، پس از فروپاشی مادها بهدست کوروش بزرگ، هیچ گونه قانونگذار بزرگی یا مغی در تاریخ این ناحیه وجود نداشته است که بتوان آرامگاه را به او نسبت داد. شکل مستطیلی آرامگاه بهوسیله دو ستون در جلوی ایوان آراسته شده است، ولی پس از آن، این ستونها خراب شدهاند و ما اکنون تنها میتوانیم بالا و پایین ستونها را ببینیم.
بیرون آرامگاه بهوسیله حاشیههای سردر پلهای آراسته شدهاند. پس ایوان و تاق خاک سپاری یک دالان مربع شکل است که از فاصله بسیار دور آنرا میتوان دید. در کف اتاق خاکسپاری یک تابوت از جنس سنگ آهک است که از سطح زمین بیرون آوردهاند. بر روی دیوارها تاقچههایی برای گذاشتن هدیههای پیشکشی دیده میشود.
سرچشمهها:
۱- بروشورهای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان کرمانشاه
۲- تارنمای www. Kermanshahmiras.ir

بازدید نوشته: 20,311 بار
واپسین دیدگاه ها