سیاهی، دیگر رنگها را در خود حبس میکند
پریسا اورمزدی: از دیرباز تاکنون ایرانیان هرگونه سیاهی و تیرگی را نشانهی شومبودن و سرچشمهی بدیها و زشتیها میدانند. چنانکه در ضربالمثلهای قدیمی برای اشاره کردن به ناچاری و موقعیت بدی که برگشت ناپذیر است گفته میشود: «بالاتر از سیاهی رنگی نیست» یعنی وضعیت از این بدتر نخواهد شد. و یا برای نشان دادن شوم بودن فردی از اصطلاح «گربه سیاه» استفاده میشود.
در داستانها همیشه برای انجام کارهای نادرست، خلاف، دزدی و جنایت از تیرگی و سیاهی شب بهره برده میشود. در آیین عزاداری برای نشاندادن اوج ناراحتی و غمزدگی لباس تیره به تن میکنند و این هم آیینی است که از دیگر کشورها(به ویژه کشورهای اروپایی) به سرزمین ما وارد شده است. در حالی که بهدینان(زرتشتیان) حتا در آیینهای سوگواری از رنگ سیاه بهره نمیبرند، چرا که رنگ سیاه باعث خمودگی و افسردگی هر چه بیشتر کسانی میشود که عزیزی را از دست دادهاند. ولی دیدن رنگ سفید باعث انبساط خاطر و دمیده شدن زندگی دوباره در این افراد میشود.
بهراستی که ویژگی سیاهی بدین گونه است، که دیگر رنگها را در خود حبس میکند و اجازه عبور به آنها را نمیدهد و انرژی رنگهای دیگر را هم در خود زندانی میکند، ولی رنگ سفید در نقطهی مقابل قرار گرفته و همهی رنگها را از خود میگذراند و باعث پراکندگی انرژی آنها در طبیعت میشود، در نتیجه موجب شادی خاطر و بازشدن اندیشه میشود، و از اینرو نشانهی زرتشتیان در جهان رنگهای روشن و به ویژه سفید است که پاکی، راستی و روشنایی میباشد چرا که پرستشسوی(:قبله) بهدینان نیز روشنایی است.
خداوندی که آفرینندهی جهان است، برای نشاندادن زیباییهای طبیعت از رنگهای دلانگیز و بیهمتا استفاده کرده است. طیف رنگی در رنگین کمان هفت رنگ است که این هفت رنگ، زیباترین، جذابترین و دلانگیز ترین رنگهای جهان هستی هستند و نشانهی زندگی دوباره میباشند.
همهی گلها در طبیعت دارای رنگهای گوناگونی هستند و هیچ گیاهی را نمیتوان یافت که یکسره سیاه و تیره باشد. به جز گیاهان خشکیده که شادابی خود را از دست دادهاند که آنها هم با تیرگی خود آشکارا، زوال و مرگ را نشان میدهند.
در هر سرزمینی آیینهای شادی را با رنگارنگترین جامهها، غذاها، شیرینی و گلها برگزار میکنند و مردم به پایکوبی میپردازند و حتا از دستمالهای رنگین برای با شکوه برپا کردن آیینها بهره میبرند. پس ما ایرانیان که دیرینترین فرهنگ و تبارمندی(:اصالت) را داریم چرا از رنگهای روشن که نشاندهندهی اندیشهی پیشرفت و دوستی است، دور شدهایم؟ چرا، در جامعه و مجالس شادی و سرور از رنگهای تیره بهویژه سیاه استفاده میکنیم؟! بیایید تا همگی این آیین نیکو را زنده کرده به رنگهای شادیآور و زندگیساز روی آوریم، از تیرگی و سیاهی ظاهری، که همانا تیرگی قلب را به همراه دارد دور شویم.

بازدید نوشته: 6,536 بار
مطالبتون خیلی عالی هستند ، ممنون از زحمات همه دوستان خوب
تمام این موارد درسته و هیچ شکی در زیبایی رنگهایی که خدا در طبیعت نهاده نیست ولی بهتره زیبایی شب رو هم فراموش نکنیم و یادمون باشه که خداوند ۱/۲ شبانه روز رو به رنگ مشکی مزین کرده … و به نظر من نمیشه رنگها رو از هم جدا دونست چون همگی کنار هم معنا و زیبایی پیدا میکنن همونطور که شب در کنار روز….
درود،
تاریکی شب به دلیل نبود نور می باشد(شب رنگ ندارد!)؛ اگر ماه کامل در آسمان بدون ابر باشد خواهید دید که تاریکی شب کم خواهد شد.
پیروز باشید.
سیاهی دیگر رنگها را در خود حبس می کند ولیکن سرانجام آنچه که پیروز خواهد شد ، راستی و سپیدی است. “سرانجام شب سیه ، سپید است”
پریسا جان سپاس.
با درود..یک زبانزد معروف بختیاری میگوید..مو چنو بختوم بده تالوم سیاهه —هر کیه ری اکنم شو سیم ایاهه…که فارسی آن می شود…من چنان بختم بد وطالع ام سیاه هست ..هر کجا می روم شب برابر من است.شاید بد بودن سیاهی از تشابه با تاریکی باشد که در ان چشم آدمی چیزی نمی بیند.
سلام .. صد در صد موافقم و مطلب بی نهایت جالبی بود . من به تازگی شروع به جمع آوری اطلاعات در مورد زرتشت کردم و هنوز اول راه هستم .. خیلی دوست دارم دوستانی که اطلاعاتش رو دارن به من کمک کنن … سپاسگزارم ..