شکوه آب؛ جشن آبانگان
جشن آبانگان بر همگان فرخنده باد
سخن از جشن آبانگان(دهمین روز از ماه آبان «روز آبان ایزد» گاهنمای زرتشتی – برابر چهارم آبان ماه گاهنمای رسمی کشور) است، جشنی که در آن شکوه آّب، این آفریدهی اهورایی ستایش میشود.
سخن از ارزشمندی آب در ایران باستان است که چگونه نیاکان ما آن را سپند(:مقدس) دانسته و آلودن آن را روا نمیدانستند و در این سرزمین اهورایی با هر رنجی که بوده آب را از دل خاک بیرون کشیده و کشتزارها را سیراب میکردند و خرمی و آبادانی را برای همگان، به ارمغان میآوردند.
از آنجا که اهورامزدا این جهان شادی آفرین را آفریده است و فرهنگ زرتشتی، فرهنگ شادی است، پس بر ماست که در نگهداری هر چه بهتر این جهان و این پدیدهی اهورایی یعنی آب کوشا باشیم.
در گاتها -این سرودهای انسانساز اشوزرتشت- آمده است که آن اندیشه و گفتار و کرداری نیک است که از برای شادمانی مردمان و آبادانی جهان باشد.
الفبای آبادانی جهان، آب است. در فرهنگ زرتشتی، «آبِ پاک» نماد نیرومندی، زیبایی، بی آلایشی، زایندگی و بالندگی است. هنگامی ارزشمندی آب را بیشتر درمییابیم که میبینیم در جهان مادی «خورداد»، امشاسپند ویژهی پرستاری از این آخشیج (آب) شده است.
ایران، سرزمین کشاورزی است و کشاورزی پایهی پیشرفت ایران است. خشکاندن زمینهای باتلاقی و روان کردن آب بر زمینهای خشک و بیحاصل و نشاندن درخت و ساختن پل و سد در اوستا از کارهای نیک شمرده میشود.
ایرانیان، نخستین کسانی هستند که افتخار بوجود آوردن کاریز و قنات را در تاریخ بدست آوردهاند.
فرمانروایان ایران باستان مانند فرمانروایان دیگر کشورها، اسیران جنگی را به ساختن کاخها و قبرهای باشکوه به کار نمیگماشتند، بلکه آنان را به ساختن سدها و کاریزها و… که سودی همگانی داشت، وامیداشتند. بندِ میزان، سد شادُروان در شوشتر و کانال سوئز در مصر نمونهای بر این گفته است.
داریوش بزرگ هخامنشی بر سنگنبشهای که بر دیوار جنوبی تخت جمشید نوشته شده است، میگوید:« اهورامزدا این کشور را بپاید از: دشمن، خشکسالی و دروغ.»
وجود آب چه به گونهی دریاچه و رودخانه و چه به گونهی حوض در کنار آتشکدههای زرتشتی، مانند آتشکدههای خاموش شدهی آذرگشسب و فیروزآباد و آتشکدههای روشنِ یزد و تهران، ارزش آب را در کنار نیایشگاهها به خوبی نشان میدهد.
در نیایش«آبزور» در خرده اوستا میخوانیم: «میستایم آب را که … شایستهی نیایش در جهان مادی است، مقدسی که افزاینده جهان است، مقدسی که افزایندهی گله و رمه است، مقدسی که افزایندهی خواسته است، مقدسی که افزاینده مملکت است…».
در پرگرد ۴۱ «ارداویراف نامه» آمده است: «این روان آن دُروندان است که چرک و نسا(مردار وپلیدی) به آب، آتش و زمین بردند. پاک بدان(به این جهان) اندر شدند و دُروند از آن بدر شدند(پاک به جهان آمدند و دروغگو از جهان رفتند).»
در روزگار کنونی(هنگامیکه هنوز آب لوله کشی نبود)، زرتشتیان برای شستشوی پوشاک و … آب را از جوی برداشته و به کناری میبردند و سپس از آن برای شستن استفاده میکردند و این، ارزش آب و آلوده نکردن آن را میرساند.
آلودگی بیش از اندازهی دریای مازندران در اثر پساب کارخانههایی که به رودخانهها میریزند، دل هر ایرانی ایراندوست را به درد میآورد. آلودگی به اندازه ای شده است که در برخی جاها، مردمان از شنا کردن هم خودداری میکنند، بماند که با این کار زندگی آبزیان این دریا در خطر میافتد و سبب نابودی آنان میشود.
برخی رودخانههای بزرگ که از درون شهرهای بزرگ کشورمان میگذرد، به اندازهای ناپاک شده است که دیدن آن شادی را از چهرهی انسان میرباید. جویهای داخل شهرها، کانالهای آب شهری و … نیز از این گفته جدا نیستند.
آوازهی نیک کرداری ایرانیان نسبت به آب، تا آنجا گسترش یافته بود که «هرودت» مینویسد: «ایرانیان در آب روان تفو نمیاندازند، در آن دست نمیشویند و متحمل هم نمیشوند که دیگری آن را آلوده کند.» و یا «استرابونِ» جغرافیدان مینویسد: «ایرانیان در آب جاری تن نمیشویند، در آن لاشه و مردار نمیاندازند و آنچه ناپاک است در آن نمیریزند.»
حال چه شده است که مردمان این سرزمین نسبت به این مساله بی تفاوت شدهاند.
چو نیکی کنی نیکی آید برت / بدی را بدی باشد اندر خورت(فردوسی)
آلوده کردن، بدی کردن در حق همهی آفریدههای خداوند است، که بازتاب این بدی به شکلهای گوناگون مانند بیماری، اندوه و … به خود ما بازمیگردد. پس بهتر است در این زمینه بیشتر بیاندیشیم وآموزش دهیم که پاک نگاهداشتن چهار آخشیج(عنصر) آب، آتش، هوا و خاک تا چه اندازه در سلامت روان جهان و مردمان سودمند است.

بازدید نوشته: 8,016 بار
مطالب خیلی مفید بود ممنون از شما
in behtarin rahe pardakhtan be negahdary az mohit zist ast