تاریخ، چراغ راه آیندگان
ایوب گبانچی: تاریخ همیشه آموزگار انسان بوده است. «تاریخ داشتن»، یعنی هستیداشتن، همیشهبودن، در همهی زمان گشتن، هنر و فرهنگ را آفریدن. تاریخ تنها به ما پیروزی یا شکست، فروغ یا فرود، نابودی یا بودن نمیدهد،تاریخ آموزشگاهی جاودانه است که در آن از پیدایش تا فرسایش، از آغاز تا پایان، از درگیری تا سازش انسانها با طبیعت، از پیشرفت تبار و فرهنگی تا فروپاشی و دگرگونی آن، از دوستیها تا دشمنیها، از ناآگاهی و نادان تا شناخت و دانایی، از خدابانویی، از چند خدایی تا یگانهپرستی و تکخدایی، همه و همه را بهسان یک داستان، یک نمایش و رویداد به ما نشان میدهد.
تاریخ نه با شور و عشق و نه از سر کینه نوشته شود، اما برخی از کتابها، نوشتهها و داستانها تاریخی که خوانده یا در دست داریم آنچنان دچار واژگونی، سلیقهنویسی، دروغپردازی و دستکاری زیرکانه، شده که انسان را به چالش و گاهی کژ اندیشی و گمراهی میکشاند. شاید برپایهی این سبب است که باید پذیرفت دستاوردهای تاریخ فریبنده هستند؛ زیرا جستار تاریخنگاری روان نیست.
ما به تاریخی نیاز داریم که نقاب بر چهره نداشته باشد؛ تاریخی که آزمون را به آموزه دگرگون کند. تاریخ میرزابنویسان، سفارشنویسان دربارها، کمکی به آگاهی و اندیشه ما نمیکنند.
پژوهش و خواندن تاریخ، انسان ایرانی را از بیتفاوتی نسبت به کشور، فرهنگ و هویت باز میدارد و بهجای جشن «ولنتاین»، رویا و عشق گمشدهی خود را در جشن مهرگان و اسفندگان جستوجو میکند. آگاهی از تاریخ به ما کمک میکند تا بزرگانی چون مولوی را از آنِ کشور ترکیه، محمد غزالی را از آنِ سوریه، عنصری را از آن ترکمنستان، محمد سغدی(آهنگساز) را از آنِ اسپانیا و … نخوانیم. آگاهی از تاریخ به ما میآموزاند که دریایی پارس را خلیج عربی، دریای مکران را دریای عمان و آفرینشهای هنری، پزشکی، فلسفی، معماری را از آنِ ملتها دیگر ندانیم.

بازدید نوشته: 3,616 بار
واپسین دیدگاه ها