فرزانه دینشاه ایرانی، مردی خستگی ناپذیر
فرزانه «دینشاه ایرانی سلیستر»، پور «جیجی باهای»، پور «خداداد»، پور «شهریار آقا»، دانشمند و حقوقدان زرتشتی و شخصیت برجستهی استان بمبئی و دانای اوستا، پارسی، انگلیسی، فرانسه، گجراتی و دیگر زبانهای هندی است. بسیاری از پیشرفتهای کنونی زرتشتیان بهویژه، زرتشتیان ایرانی وامدار خودگذشتگی و کارهای اجتماعی و فرهنگی اوست.
فرزانه دینشاه در ۱۳ آبان ماه ۱۲۶۰ خورشیدی( ۴ نوامبر ۱۸۸۱میلادی) در بمبئی زاده شد و در پنج سالگی پدرش درگذشت و در سال ۱۲۸۳ خورشیدی از دانشگاه بمبئی دانشنامهی حقوق خود را دریافت کرد و از وکیلان درجه یک هند و در قانون مالیات بر درآمد سرآمد همه بود.
چنانکه «سِر داراب تاتا» محور بازرگانی و صنعت هند و فرنشین ادارههای بازرگانی و صنعتی تاتا به همهی بنگاههای خود دستور داد که مالیات بر درآمد را پس از مشاوره با فرزانه دینشاه به دولت بپردازند. دستورِ چنین شخصیت برجستهای نشان دهندهی ناموری او در کارهای پیچیدهی حقوقی است. فرزانه دینشاه در راستگویی و درستی میان همگان بهویژه مقامهای دولتی نامور بود.
زرتشتیان ایرانی بمبئی در سال ۱۲۹۷ خورشیدی از اثر فعالیت آقایان «بهمرد نوشیروان یزدانی» و «خسرو رشید نرسیآبادی» به اندیشهی تشکیل انجمن زرتشتیان افتادند. آنگاه آقای بهمرد یزدانی با فرزانه دینشاه تماس گرفته و خواهش کرد در تشکیل انجمن زرتشتیان با آنها همکاری و فرنشینی آن را بردوش بگیرد.
فرزانه دینشاه از چنین پیشنهادی شادمان شد و از فرصت بهوجود آمده بهوسیلهی انجمن و خدمترسانی برای بهترین هممیهنان خود، آمادگی خود را نشان داد.
فرزانه دینشاه شالودهی استوار «انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی» را بنا نهاد، انجمنی که تاکنون کارهای بسیار ارزشمندِ اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی را در ایران انجام داده و هنوز هم به کارِ خود ادامه میدهد. فرزانه دینشاه تا هنگام مرگ فرنشینی انجمن را بردوش داشت و برای سران جامعه راهنمای دوراندیشی بود و گاه و بیگاه با سخنرانیهای ارزشمند خود در نشستها و جشنها، زرتشتیان را بهکار و کوشش وامیداشت.
فرزانه دینشاه در سال ۱۳۰۱ خورشیدی برای ایجاد روابط بین ایران و پارسیان هند با همکاری سران پارسی «انجمن ایران لیک» را در بمبئی بنیاد نهاد. در سال ۱۳۱۴ خورشیدی با همکاری «سِر هرمز جی عدن والا» و «سهرابجی پهونچ» خانهی «والا» رییس کل بانک مرکزی هند و «سر جهانگیر جی کویاجی»، «بنگاه آمار پارسیان» را بهوجود آورد تا چگونگی وضعیت اقتصادی و اجتماعی پارسیان را بررسی کند و رسالههای بسیاری به انگلیسی و گجراتی در بایستگی ریشهکن کردن فقر میان پارسیان و زرتشتیان چاپ کرد.
بانو «رَتن تاتا» و بانو «هُمابائی مهتا» از بزرگان و دهشمندان پارسی در پیشرفت این کار با او همکاری میکردند و بانو «رَتن تاتا»، برای زندگی بینوایان پارسی کولونی ویژهایی را با اجاره ناچیز ساختمان نمود.
فرزانه دینشاه در استوار کردن اصول تقویم دینی و آدریان کارهای شایستهای را انجام داد. ایشان هموند انجمنهای راهنمای مزدیسنا، گاتبا، روتاری انترناسیونال کلوب بود.
فرزانه دینشاه با وجود گرفتاریهای زیادی که در انجام کارهای حقوقی و اجتماعی داشت در انجام کارهای ادبی نیز تلاش فراوانی داشت. چندی از کارهای فرهنگی او در زیر میآید:
۱- ترجمهی انگلیسی با یادداشتهای مشروح قصیدهها و غزلهای سعدی و حافظ برای دانشگاه بمبئی با همکاری استاد خدابخش بهرام ایرانی.
۲- ترجمهی انگلیسی با یادداشتهای مشروح کلیلهودمنه بهرامشاهی در سال ۱۲۹۸ خورشیدی.
۳- ترجمه و چاپ گزیدهای از گاتها به انگلیسی منظوم در اروپا بهنام سرودهای آسمانی اشوزرتشت که دانشمند و فیلسوف نامی هند «سِر دکتر رابیندرانات تاگور» دیباچهی بسیار ارزشمند بر آن نوشت و به فاصلهی اندکی به زبانهای گوناگون اروپایی ترجمه شد.
۴- ترجمه و نشر پوراندخت نامه استاد پورداود بهانگلیسی.
۵- اخلاق ایران باستان به پارسی.
۶- فلسفه ایران باستان به پارسی.
۷- ترجمهی انگلیسی دیوان عارف قزوینی.
۸- سخنوران روزگار پهلوی با ترجمهی انگلیسی آن.
۹- ترجمهی انگلیسی دیوان خواجه حافظ شیرازی با یادداشتهای کامل در دو جلد که یک جلد آن دربارهی باورها و دیدگاهها و فلسفهی او سخن میراند، این کتاب به دلیل مرگ نابهنگام او هنوز چاپ نشده است.
۱۰- چاپ رسالهها و نوشتارهای بیشمار دیگر دربارهی موضوعهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و پژوهشی در مجلهها و روزنامههای هند و آمادهکردن وسایل ترجمه و چاپ کتابهای دینی مزدیسنا بهوسیلهی استاد پورداود مانند ایرانشاه، گاتها، یشتها، یسنا و غیره که نزدیک به دویست هزار روپیه هزینهی آن شد.
دولتِ ایران در سال ۱۳۱۱ خورشیدی، فزرانه دینشاه را به همراه فیلسوف نامی هند «دکتر رابیندرانات تاگور» به ایران دعوت نمود. در راه، کنسول ایران در بمبئی آقای «کیوانی» میزبان آنها بود. سخنرانیهای فرزانه دینشاه در ایران دربارهی فلسفهی خواجه حافظ شیراز باعث ناموری او شد. در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۱۱ خورشیدی بهسمت فرنشینی هیات پارسیان بهحضور رضا شاه پهلوی رسید و از سوی وی حامل پیام برای پارسیان هند شد. دولت ایران به پاس خدمات فرهنگی و اجتماعی او نشان درجه یک علمی به وی داد. (منظور هنگام تاریخ نوشتهشدن کتاب است)
فرزانه «بامس خداداد آقا» جدِ فرزانه دینشاه خاطرههای تلخ و ناگوار از ایران داشت که به یک نمونه در زیر اشاره میشود. وی پیش فرزندان خود نام ایران را بر زبان نمیآورد، ولی نوهی او فرزانه دینشاه که نامی از ایران به گوشش نرسیده بود، همینکه بزرگ شد نام خانوادگی آقا را از خود دور کرد و خود را به نام ایرانی نامور ساخت.
نزدیک سال ۱۲۰۹ خورشیدی رادمرد دلیر «بامس خداداد شهریار» که جوانی بود چهارده ساله و در یزد میزیست، روزی بیرون شهر بر الاغ خویش سواره میرفت. جوانی مسلمان بهاو برخورد بر او حمله کرده او را از الاغ بر زمین انداخت که چرا در برابر او سواره میرود. بامس جوانی که با شهامت و نیرومند بود، محل را خلوت میبیند او را که با حمله ناجوانمردانه بر زمین انداخته و دشنام و ناسزا میداد، با مشت و لگد احوالش را میپرسد و بیحالش کرده، فرار میکند و از ترس کارهای ستمکارانه و صدور فرمان قتلش، شبانه بهسوی بمبئی رهسپار میشود.
فرزانه بامس پس از ورود به بمبئی مشغول به کار شده و با دختر «جمشید آقا» پور «رستم فرامرز» را به نام «دینبایی» به همسری خود درمیآورد. فرزانه بامس نیز به نام خانوادگی «آقا» در بمبئی نامور گشت و صاحب فرزندان بسیاری شد. یکی از پسران او «جیجی باهای» پدر فرزانه دینشاه است.
فرزانه دینشاه، میخواست با ایجاد شهرهای نوین در جاهای بایر ایران، زرتشتیان هند را دوباره به ایران بازگرداند تا در آبادانی ایران یاریرسان باشند، ولی در بمبئی و در ۵۷ سالگی، به دلیل مرگ نابهنگام در ۱۲ آبان ۱۳۱۷ خورشیدی(۳ نوامبر ۱۹۳۸میلادی) ، این اندیشه به کردار در نیامد و به جاودانان پیوست.
برگرفته از:
شهمردان، رشید، تاریخ زرتشتیان فرزانگان زرتشتی، انتشارات فروهر-۱۳۶۳، رویههای۴۹۰تا۴۹۹

بازدید نوشته: 4,895 بار
درود بر روان پاک این بزرگان که درخت تنومند فرهنگ و آیین ما را بسختی و نیکویی زنده نگهداشتند. ای کاش من هم چنین فردی را بمبیی پیدا کنم،تا مرا یاری دهد و من هم کرداری نیک داشته باشم، چون من در پونای هند هستم.