«خوردادی» ، دریافت پیکرهی واحد هستی
سیاوش نمیرانیان: «خورداد» امشاسپند که در اوستا و نوشتههای پهلوی بهگونهی «هئوروتات» و «هَئوروت» به معنای «رسایی» آمده است. یار همیشگی «امرداد»(به معنای «جاودانگی») است. امشاسپندی که نگهبان آب بوده و در بُندهِشن از «تیر» و «باد» و «فروردین» بهعنوان یاران او نام برده شده است.
در اوستا تنها برای دو امشاسپند «اردیبهشت» و «خورداد» یشتی جداگانه آمده است. «خورداد یَشت» چهارمین «یَشت» است که آسیب زیادی به خود دیده و تنها ۱۱ بند از آن مانده که در آن به ستایش امشاسپند خورداد پرداخته و یادآوری آن سبب راندهشدن دیو «نسو» (دیو فساد و گندیدگی) میشود؛ و همچنین اهورامزدا یاری، رستگاری و رامش را از سوی خورداد به مرد پاک دین ارزانی میدارد. «گل سوسن» نماد امشاسپند خورداد است.
در گاتها نیز به امشاسپند خورداد در کنار اَمرداد اشاره شده و از آن به «سپندترین مینوی اهورایی» یاد شده است.
ای مزدا! ای آنکه زمین و آب و گیاه را آفریدی. مرا سپندترین مینوی خویش «رسایی» و «جاودانگی»(خورداد و امرداد) بخش، و در پرتو منشنیک توش و توان و پایداری ارزانی دار و از آموزش های خود بهرهمند ساز. یسنا، هات ۵۱، بند ۷
ای آذر اهورامزدا، تو را نماز میگذاریم. به هنگام بزرگترین آزمایش ایزدی، به سوی ما آی و بخشش و شادمانی بزرگ -خورداد و امرداد- را به ما ارزانی دار! یسنا، هات ۵۸، بند ۷
در اینجا نکتهای که شایان توجه است، در زبان فارسی بیشتر خورداد را برابر با واژهی «کمال» میدانند که با توجه به مفهوم این واژه، یعنی کامل و بیعیب و نقص بودن و در بیشترین درجهی خویش قرار گرفتن، واژهی مناسبی به نظر نمیرسد!
جهان هستی پیوسته در جنبوجوش و پویایی است و این یک روند هدفدار در جهان را درپی دارد. با توجه به قانون «اَشا» روندِ آفرینش یک حرکت گروهی است و نه یک حرکت تکی. در این جهان هر آفریدهایی را جایگاه و خویشکاریی است که با قرارگرفتن هر کدام درجای خود مانند چرخ دندههای ساعت و با «همکاری یکدیگر»، این جهان به سوی آبادانی و رسایی گام برخواهد داشت.
از اینرو درستتر است که «خورداد» را همان «رسایی» معنی کنیم، بدین مفهوم که قرارگرفتن هر کدام از موجودات در جای خود و انجام وظیفهی خود به بهترین و رساترین حالت ممکن برای «جان» و «جهانیان»، همان خوردادی است.
درحالیکه موجود به «کمال» رسیده در بهترین حالت قرار دارد و چه بسا که برای رسیدن به «کمال» جایگاه اصلی خود را رها کرده و جای دیگری را گرفته است!؟
به سخنی دیگر «خوردادی» همان دریافت پیکرهی واحد هستی است و اینکه هر کس و در هر دمی، خداوند را در همه چیز میبیند. در این شخص آز، خشم، ترس، رشک و نیاز به کمینهی اندازهی خود میرسد و «شادی درونی» هم در آن نهادینه شده است؛ چرا که دیگر همه چیز در جای خود است.

بازدید نوشته: 5,257 بار
درود ….. پاینده باد ……………….. تطبیق واژه هایی از زبانهای اوستایی و تالشی ……