دستور دکتر «مانکجی نوشیروانجی دهالا» در ۳۱ شهریور ۱۲۵۴ خورشیدی (۲۲ سپتامبر۱۸۷۵ میلادی) در بندر سورت هند زاده شد. وی یکی از دستوران بزرگ، روشنفکر و دانشمند زرتشتیان هند و پاکستان و از پیشگامان آموزش زبانهای اوستا، پهلوی و فرهنگ ایران باستان است که در نیمه دوم سدهی نوزدهم میلادی در هند و در پیشگاه شادروان «خورشید جی رستم جی کاما» استاد نامی زبانهای ایران باستان به آموزش پرداخت و سپس در آمریکا در دانشگاه آکسفورد نیویورک تحت آموزش «ویلیام جکسن» استاد نامی زبانهای اوستا و سانسکریت به آموختن ادامه داد.
پس از پایان آموزش و بازگشتش به هند دکتر دهالا از سوی زرتشتیان ایالت سند و بلوچستان(پاکستان امروز) در آغاز به مقام دستوری و سپس به عنوان دستور بزرگ آنجا برگزیده شد.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 7,126 بار
بیشتر در یشتها* از کوه «هرا» سخن به میان آمده که، کوه نامبرده «هرائیتی» نیز گفته شده است. در ترجمه پهلوی «هربرز» و در فارسی «البرز» گوییم. هر چند که امروزه جای البرز بر همگان روشن است، ولی در ادبیات مزدیسنا تعیین این کوه خالی از اشکال نیست.
در «زامیاد یَشت» بخش یک آمده است که کوه «هرا» همهی کشورهای خاوری و باختری را دربر گرفته است و آن نخستین و شریفترین کوه بهشمار میآید.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 8,024 بار
زوبین پور مِهلی(ویالونیست و رهبر ارکستر نامی) در سال۱۹۳۶میلادی و در بمبیی(مومبایی) هندوستان از مادری تهمینه نام زاده شد. هفتساله بود که نواختن ویلون و پیانو را فراگرفت.
زوبین در سال ۱۹۵۴میلادی برای آموختن رشتهی رهبری ارکستر، وارد آکادمی موسیقی «وین» شد و پس از چهار سال در ۲۲سالگی نخستین جایزه مسابقات بینالمللی رهبران ارکستر در «لیورپول» انگلستان را دریافت کرد. با گذشت سالها، با نوآوری در موسیقی، شهرت جهانی بهدست آورد و تصور میشود که یکی از مهمترین و موفقترین مفسران جهانی ادبیات سمفونی در آثار رومانتیکِ «بروکنر»، «ماهلر» و «استراوس» باشد.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 7,657 بار
پانزدهمین یشت اوستا به «رام یشت» نامور است. اما در هیچ جای آن از رام، نام برده نشده بلکه سرتاسر این یشت در تعریف و توصیف ایزد «وایو(Vayu)» یعنی ایزد هوا میباشد. از این رو، اوستاشناسان بر این باورند که، نام این یشت باید «وایو» یشت میبود. رام یشت با باد و «وایو» ایزد هوا که نام دیگرش در پهلوی «وای» یا «اندروای» است، آمیخته شده است.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 7,326 بار
نیاکان ما از چند هزار سال پیش دریافته بودند که هر انسان زنده از تن، جان، روان، وجدان و فروهر (Faravahar) سرشته شده که پویندگی و بالندگی انسان از کوشش و جوشش آنها است. فروهر از دو واژهی “فره” به معنی جلو، پیش و “وهر” یا ورتی به معنی برنده و کشنده درست شده است و شاید بتوان گفت از نظر زندگی، فروهر بزرگترین و با ارزشترین جزء وجود انسان است، چون پرتویی از هستی بیپایان اهورامزدا است که انسان را به سوی رسایی رهنما میشود و وظیفه پیشبری و فرابری، برای انسان به برترین پایه هستی را داراست و پس از مرگ با همان پاکی و درستی به اصل خود (اهورامزدا) میپیوندد.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 6,715 بار
واپسین دیدگاه ها