«ای هستیبخش یکتا با سرودهای ستایش تو و همچنین اشا و وهومن و خشترا را میپرستم و خواستارم که در فرازین راه آسمانِ حقیقت گام نهاده و به آوای حق که از دوستداران تو در گروثمان برخواهد خاست گوش فرادهم.» (یسنا-هات ۵۰بند۴، برگردان فیروز آذرگشسب)
در این نوشتار تلاش میشود تا نشان داده شود اشوزرتشت از «دوزخ» و «بهشت» به گونهی مادی نمیاندیشیده است.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 4,815 بار
پژوهش در دینها، خواهینخواهی پای پژوهنده را به آداب و رسومِ درپیوند با دینها بازمیکند. و از این دست باید به رسمِ برخوردِ مردمی که به اندیشههای اشوزرتشت منسوب میباشند، اشاره داشته باشیم که از دیرباز تا کنون چگونه با پیکره در گذشتگان رفتار میکردند.
آنچه از سخن اشوزرتشت دستگیر میشود، سخن از «روح زندگی» است. زندگی مردمانی که در کنار یکدیگر و با پیبردن به یکپارچگی و روح همبستگی برای به سرانجام رساندنِ آرمان اهورایی میکوشند.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 8,188 بار
با فرارسیدن روزهای دلانگیز بهاری و برابرشدن شب و روز، بار دیگر در جاهای فرهنگی و ادبی سخن از فلسفهی «هفت سین» و «خوان نوروزی» است.
اعتدال بهاری، نمودی از اعتدال اهورایی است که در نوشتههای فلسفی و استورهای بازمانده از روزگار ساسانیان چنین میآید:
”پیش از پیدایی آفرینش و نمود آن در شکل مادی، «نیمروز» بود که «ربیهوین» گفته میشد که مراد حالت میانه و اعتدال است.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 4,889 بار
«جشن تیرگان» که به پاسداشت خیر و برکتِ آب و استورهی تیر و تشتر برپا میشود، در روز تیر از ماه تیر است. پیرامون این جشن مباحثی چون، حماسهی «آرش کمان گیر» و پرتاب تیر به میان میآید.
از آن خوانند آرش را کمان گیر / که از ساری به مرو انداخت یک تیر
تو اندازی به جان من ز گوراب / همی هر ساعتی صد تیر پرتاب
تو را زیبد نه آرش را سواری / که صد فرسنگ بگذشتی ز ساری«فخر الدین اسعد گرگانی»
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 6,581 بار
سرودهای «یَتا اَهو وَئیریو» و «اشم و هو» به «پیرامون یشت» نامزدند و آوازهی خود را از اینرو دارند که بهواسطهی ارزش پیامی و تاثیرهای صوتی و روانی در پایان بسیاری از سرایشهای اوستایی آورده میشود. در این نوشتار به بررسی ژرفای معنی سرود «یَتا اَهو وَئیریو» پرداخته میشود:
زبان و ادبیات گاتهایی در شمار کهنترین زبانهای باستانی است و پژوهش پیرامون مفهومها و آموزههای آن نیازمند دورهها و آموزشهای ویژه دارد. اما این دلیل نمیشود که پژوهندهی آیین پیشینیان بهواسطهی تنگبودن گذرگاه واژها و کلمات گوشه گیرد. در این گستره افزون بر پهنهی کلمهها و دستورهای آوایی و دستوری، صحنهی جستجو برای دریافت معانی و آموزهها گشاده است و پژوهندهی باریکبین با دنبال کردن رد پای شناخت و معرفت سدهها را میکاود و به کمک چراغ اشارات و بشارات در ژرفای تاریخ گام مینهد و تایید دریافتهای خود را از شاعران و مورخان و نویسندگان اصیل که مشامی از رازنگاری دارند میجوید.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 6,410 بار
اندرزِ سیروزهی «آدرباد ماراسپندان» عنوان سرودهای است، از شادروان «ملک الشعرای بهار»، که ترجمهای است آزاد از پندنامهی «آدرباد ماراسپندان» که از زبان پهلوی ساسانی به یادگار مانده است. در این پندنامه سفارش موبدِموبدان ناظر به پاسداشتِ روزهای ماه است. روزهایی که با نامهای ویژه و برخاسته از دانش و شناخت مردمان فرهیخته و بخرد این آب و خاک، نامگذاری و تنظیم شدهاند، که همگی از باور و بینش کاروَرزان دینمزدیسنی و زرتشتی سخن میگوید.
چنانچه با دیدی واشکافانه، در تاریخ شناخت و عرفان این مردم بنگریم، یکی از چراغهای فروزان، ما را به بخشبندی روزها، نزد ایرانیان باستان راهنمایی میکند.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 5,558 بار
پژوهشگرانی که در سدههای کنونی، پیرامون «جهانشناختی زرتشتی» جستوجو کردهاند، زمینههای مناسبی را برای درک و فهم موضوعات فراهم آوردهاند. از این پژوهشها میتوان، به ابعاد وجود انسان اشاره کرد که، بیشتر به نوشتههای دینی پیش از ساسانیان و سدههای نخستین پس از یورش تازیان بازمیگردد. در یکی از این بخشبندیها، انسان شامل تن، جان، روان، دئنا و «فْرَوَهْرْ» است که در برخی نوشتهها «بئوذه» را نیز به آن افزودهاند.
در این گفتار در مورد چیستی «فْرَوَهْرْ» اندکی سخن میگوییم.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 9,311 بار

ورود مردم در سلک و جرگهی فکری، از دیرباز همراه با تشریفات و آداب ویژهای بوده است، که معمولا شامل رفتارهای نمادین است. برای نمونه «غسل تعمید» نزد عیسویان، «خرقهپوشی» نزد صوفیان و دراویش و حتا «آیینختنه» برای یهودیان و از این دست؛ «آیین سِدرهپوشی» و «کُشتیبستن» میان زرتشتیان نیز نماد تشرف و ورود به گروه بهدینان و بهگفتهای «بسته کُشتیان» است.
تاکنون سخنها و نوشتارهای بسیاری پیرامون سِدره، کُشتی و شکل ظاهری آنها ارایه شده است. جنس سِدره از کتان و شامل نُه تکه است و درز ویژهای بهنام «چاقو» دارد و دو کیسه که در جلو و پشت آن جای داده شدهاست. جنس کُشتی، از پشم گوسفند سفید است و شامل ۷۲ رشته که به شش دستهی دوازدهتایی بخش شده است. کُشتی و در ترکیب کلی بافت آن، بهگونهی کمربندی توخالی شکل میگیرد. از چگونگی بستن کُشتی و گرههای چهارگانه و تفسیرهای چندی که برآن رفته است، خبر داریم. اما از دیدی دیگر با رویکردی جستجوگر، در ادبیات و فرهنگ فولکلور مردم ایران به نکات جالبی برمیخوریم که درپیوند با کُشتی بستن معنا پیدا میکند.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 6,787 بار
گرامی میداریم و ارج مینهیم، زادروز(۱۸ آبان ۱۲۶۵ خورشیدی) بزرگ مرد پهنهی ادب معاصر فارسی را، که با نفس گرم اهورایی خویش، بر دل تاریک مستبدین و آزادیستیزان زد.
در این کوتاه سخن، نمیخواهیم که به تکرار بپردازیم و بیوگرافی و آثار تابناک دانشمند و سیاستمدار بزرگی چون ملک الشعرای بهار فرزند میرزا محمد کاظم صبوری را برای هزارمین بار در معرض جویندگان قرار دهیم. که مردی چون او، در هر گلگشتی و هر کتابی ادب آثار و هر تارنمای کمال پرداز، حضور دارد و بوی عطر دلآویز بهاریش در کوچه باغ های مردم ادب دوست و آزادی خواه پیچیده است.
ادامه نوشته…
بازدید نوشته: 7,180 بار
واپسین دیدگاه ها